چهار قطعه برای علیاکبر صارمی
علی اعطا
یک
اوایل دوران دانشجویی، سالهای ۷۷ و ۷۹، صارمی را با سمینار جنجالی دانشکده هنرهای زیبا شناختم. دانشجوی سالهای اول معماری در دانشکده هنرهای زیبا بودم و با موضوعی مواجه شده بودم که برایم بهشدت تازگی داشت؛ سمینار «معماری امروز ایران و بحران هویت» یا چیزی شبیه به این عنوان که از سوی دانشجویان سالهای بالاتر تدارک دیده شده بود، و با وجود مخالفت طیف وسیعی از تصمیمگیران آن زمان در دانشکده، بالاخره با درگیریهای بسیار برگزار شد. کسانی که با برگزاری سمینار مخالف بودند، در واقع، با سخنرانان مخالف بودند. حتی یادم هست کسی از موضع نفی تمام این مباحث و گفتوگوهای نظری گفته بود: «بحرانی در معماری امروز ایران نیست، بحران در ذهن آقایان است.» ما دانشجویان تازهوارد، آنروزها گیج و بیخبر از گرایشها و سلیقههای مختلفی که در میان معماران و استادان معماری جاری بود و بعضا رنگوبوی ایدئولوژیک داشت، تنها نظارهگرانی بودیم که تلاش میکردیم در میان این جاروجنجالها، گفتوگوها و ستیزها، چیزی دستگیرمان شود. در آن سمینار، دکتر علیاکبر صارمی یکی از سخنرانان بود.
دو
سالها پیش در سالن کنفرانس خانه هنرمندان، جلسهای به منظور معرفی آثار دکتر صارمی برگزار شده بود. این دومین مواجهه من با دکتر صارمی بود؛ آثارش را معرفی میکرد و در میان آنها بهوضوح میشد آثاری را مشاهده کرد که از نوعی نگاه سهلوممتنع هنرمندانه برمیخاست، کارهایی با نوعی زیبایی ناشی از یک «آن» هنرمندانه، و گونهای سادگی و بیپیرایگی که بهویژه در آثار اولیه این معمار قابل مشاهده بود. در میان آثار اولیه این معمار، مشخصا منظورم ویلای شخصی در شمال و خانه افشار در تهران است که اینروزها دغدغه حفظ و ثبت خانه افشار در میان بعضی از فعالان حوزه میراث فرهنگی وجود دارد. در آن جلسه، صارمی از آموزههایش در دوران تحصیل میگفت و به نکتهای اشاره کرد که به گمانم بسیار دارای اهمیت است؛ اینکه او معماری است که علاوه بر شناخت کتابخانهای و مطالعه در رابطه با معماری ایران، بهواسطه سفرهای فراوان به گوشهوکنار کشور و ترسیم کروکیها و طرحوارههای فراوان از فضاهای شهری، بناها و آثار معماری، به نوعی شناخت حسی از این معماری دست یافته است.
سه
دکتر علیاکبر صارمی علاوه بر مطالعاتی که در معماری ایران انجام داده، پس از دوران تحصیل در دانشکده هنرهای زیبا، تحصیلاتش را تا مقطع دکترا در دانشگاه پنسیلوانیا ادامه میدهد و فرصتی ایجاد میشود تا این معمار شناخت عمیقتری از معماری غرب پیدا کند، آن هم در دورانی که تا حدود زیادی، جریانات متکثر پستمدرنیستی در آمریکا پرچمهای مختلفی را به حرکت درمیآوردند. البته صارمی تا حدود زیادی از لویی کان، بهعنوان یکی از چهرههای شاخص معماری که کسانی او را پل میان مدرنیسم و پستمدرنیسم دانستهاند، تاثیر میپذیرد که این تاثیر را میتوان در آثار بعدی او تا حدودی تعقیب کرد. در واقع، صارمی معماری مدرنیست است که رگههایی از نشانههای پستمدرنیستی در آثارش دیده میشود و گاه، ابایی در استفاده از موتیفهای نوستالژیک در آثارش ندارد. با اینحال، او از مدافعان جدی مدرنیسم در ایران است و در مقابل کسانی قرار میگیرد که با رویکردی نوستالژیک، معماری و شهرهای تاریخی را همچون آرمانشهرهایی میدانند که باید محل رجعت ما در زندگی امروز باشند. صارمی معماری ایران را دارای ارزشهایی پایدار میداند که باید آنها را شناخت و در احیای آنها کوشید. صارمی در جایی میگوید: «باید تا حد ممکن، در آثار معماری گذشته تعمق کرد و به رمز و راز آنها پی برد. معمار باید پیامهایی را در این آثار درک کند که دیگران نمیتوانند درک کنند. ذهن معمار باید لبریز از آثار معماری گذشته باشد. از طرفی، او باید معماری معاصر جهان را خوب بشناسد و بداند در جهان چه گذشته است. از طرفی، دست معمار باید مهارتهای لازم را داشته باشد. …؛ وقتی این ذهن لبریز شد، میتوان معماریای به وجود آورد که متعلق به این کره خاکی است.»
چهار
دکتر صارمی، معماری که در اوایل دهه هشتم زندگی قرار دارد، مانند جمع نهچندان وسیعی از همنسلانش، جایگاهی ویژه در حوزه فرهنگ ایران دارد. او در زمره افرادی است که همواره معماری را از زاویه فرهنگ اندیشیده و آن را همچون موضوعی نظری، به عرصهای برای تفکر و تامل تبدیل کرده است. او و جمع محدودی از دیگر بزرگان همنسل او، معماری ایران را نه صرفا به عرصهای حرفهای در چارچوب عرضه و تقاضا، بلکه به فضایی برای جستوجو در مفاهیم فرهنگی و هویتی تبدیل کردند، و در مقاطعی، نمایندگان برجسته فعالیتهای روشنفکرانه در عرصه معماری شدند. حاصل این تلاشها، جستوجوها و کنکاشها، علاوه بر مباحث تئوریکی که انتشار مییافت، گاهگاه پروژههایی بودند که با تلاش فراوان، در شرایط ناهموار اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی به بار مینشستند. از سوی دیگر، آثار مکتوبی مانند «ارزشهای پایدار در معماری ایران» که ماحصل مطالعات دانشگاهی دکتر صارمی بوده، شاهد گویایی بر دغدغههای روشنفکرانه و تاملات نظری علیاکبر صارمی در حوزه معماری ایران است.
↑ برگرفته از روزنامه شرق (شماره ۲۳۱۲، ۹ خرداد ۱۳۹۴)
اصلا متوجه نشدم علت این نوشته چی بود؟!