The Do’s and Don’ts of Architectural Education / Pooyan Rouhi

بایدها و نبایدهای آموزش معماری

پویان روحی‌

نظام آموزشی معماری در ایران، سال‌هاست مورد بازبینی اساسی قرار نگرفته و به‌همین‌دلیل نتوانسته با نظام آموزشی پیشرو، پیوند برقرار كند. تقلیدی از مدل آموزشی بوزار مربوط به نیمه سده نوزدهم كه در اصل به نیمه سده هفدهم بازمی‌گردد، با تغییراتی اندك، در فضای آكادمیك معماری ایران برقرار است. در برابر این مدل، مدل باهاوس قرار می‌گیرد كه از ١٩١٩ در مدرسه باهاوس، و با هدف آشتی تكنولوژی و هنر، در قالب آموزش عملی اجرا شد. در سال‌های پایانی دهه ١٩٣٠ و با فشار رژیم نازی، باهاوس تعطیل شد و بیشتر استادانش، ناچار به مهاجرت به ایالات متحده شدند. آنها در آمریكا پخش شدند (میس در ایلینوی‌تك، لازلو موهولی- ناگی در باهاوس نو، والتر گروپیوس و مارسل بروئر در هاروارد) و تجربیات خود را در این محیط‌های آموزشی جدید به كار گرفتند.

© arch.columbia.edu

آموزش معاصر معماری در واقع، تداوم شیوه آموزش تجربی مدرسه باهاوس است كه در سال‌های دهه ۶۰ میلادی، تحت‌ تاثیر انقلاب دانشجویی و مدل‌های تجربی و بازآموزشی مانند مدل رودلف اشتاینر، مانته سوری و آموزش باز انگلستان قرار گرفت. نقطه‌ عطف این جریان، به آغاز دهه ۹۰ و شكل‌گیری مدل آموزشی دیجیتال در دانشگاه كلمبیا بازمی‌گردد. برنارد شومی در ١٩٨٨، جانشین جیمز پولشك، رئیس پیشین مدرسه معماری دانشگاه كلمبیا شد. در آن زمان كلمبیا یك مدرسه متعارف و محافظه‌كار محسوب می‌شد. شومی می‌گوید دانشگاه محافظه‌كار بود و استادانش افرادی مثل كنت فرمپتون بودند كه عموما میان‌سال و كهن‌سال بودند. او می‌گوید من قصد داشتم شرایط را تغییر دهم و به‌ دنبال این بودم كه معماران نسل آینده را تربیت كنم، معمارانی كه بتوانند زبان معماری متعلق به زمانه خود را بیافرینند؛ زبانی كه من و آنها در آن لحظه نمی‌دانستیم چه ویژگی‌هایی خواهد داشت. او برای این كار دست به استخدام استادانی می‌زند كه همگی بین ۲۰ تا ۳۰ سال سن داشتند؛ استن آلن، جسی رایزر، گرگ لین و هانی رشید، از جمله این افراد بودند. از سوی دیگر، به درخواست شومی، مدرسه معماری به كامپیوتر مجهز می‌شود. در آغاز دهه ۹۰، در دفاتر معماری از كامپیوتر استفاده می‌شد، اما به‌عنوان ابزار تولید (نقشه) و نه ابزار طراحی و خلاقیت. در پاییز ١٩٩٤، نخستین استودیوی دیجیتال به مدیریت گرگ لین و استن آلن آغاز شد كه در آن، كامپیوتر به‌عنوان ابزار طراحی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج این استودیوها به اندازه‌ای جالب بود كه استادان دیگر نیز به‌سرعت شیوه برقراری استودیوی طراحی خود را به دیجیتال تغییر دادند: ولف پریكس، ویلیام مكدانلد، اسكات ماربل و… به‌این‌ترتیب آموزش دیجیتال در میانه دهه ۹۰ در دانشگاه كلمبیا شكل گرفت و از آنجا به‌سرعت پخش شد و به دیگر مدارس معماری آمریكا و اروپا سرایت كرد. 

بازگردیم به آموزش معماری در ایران. مدل آموزشی ما به‌شدت نیاز به تغییر و بازبینی اساسی دارد. مدارس معماری ما تولیدی ندارند، هیچ گفتمانی در آنها شكل نمی‌گیرد و هیچ نقشی در تربیت معماران ندارند. یكی از دلایل این مسائل، منسوخ‌بودن و ناكارایی این سیستم است. فرهنگ آموزش معماری باید تغییر كند.  در صورت تمایل ما به پیوستن به شبكه مدارس معماری خوب دنیا، تولید گفتمان معماری و تربیت معماران، نیاز است تا مدل آموزش معماری از بوزار به مدل معاصر تغییر كند. درعین‌حال دانشگاه‌ها باید به ابزار تولید معماری معاصر مجهز شوند. 

تكنولوژی جزء جدایی‌ناپذیر آموزش معاصر معماری است: ماشین‌های سی‌ان‌سی، دستگاه برش لیزری، ماشین فرم‌دهنده حرارتی و چاپگرهای سه‌بعدی. هیچ‌كدام از مدارس ما به این ابزار دسترسی ندارند. در صورتی‌كه امروز دیگر تصور یك مدرسه معماری بدون این ابزار، ممكن نیست. ما به‌شدت به دانش روز نیاز داریم تا بتوانیم با كمك آن تولید داشته باشیم و به گفتمان معماری پیوند بخوریم. برای انتقال این دانش در چند حوزه نیاز به كار است: دعوت از معماران برجسته برای تدریس به شكل دوره‌ای: این مدلی است كه دانشگاه‌های دیگر از آن استفاده می‌كنند؛ تام ویسكامب در دانشگاه پنسیلوانیا، ولف پریكس در سای-آرك و هرنان آلونسو در آنگه وانته، در طول ترم به صورت دوره‌ای حضور پیدا می‌كنند.

معماران ایرانی تحصیل‌كرده در خارج از كشور به دلیل آشنایی خود با دانش روز، سرمایه خوبی برای نظام آموزشی جدید محسوب می‌شوند؛ زوبین خبازی، فرشاد مهدی‌زاده، نشید نبیان و بسیاری دیگر. می‌توان با دعوت از این استادان جوان و دادن فرصت به آنها، مسیر جدیدی گشود و جانشینی شایسته برای استادان قدیمی و كهن‌سال پیدا كرد. این استادان جوان در پیوند با معماران شاخصی كه پیش‌تر به آنها اشاره شد، شبكه نیرومندی برای اصلاح مدل آموزشی ایران فراهم می‌كنند. باید تعارف را كنار بگذاریم؛ مدل فعلی آموزش معماری، یك مدل ۴۰۰ ساله و منسوخ است كه هیچ تولیدی ندارد. واژگان و ادبیات ناتوان این سیستم قدیمی نیز ازكارافتاده‌اند و معنایی ندارند: كوركسیون. اگر می‌خواهیم فضای دانشگاهی از این وضعیت جمود و كسالت‌بار بیرون بیاید، بازبینی اساسی در آن ضروری است. درغیر این‌صورت، شرایط به همین شكل باقی خواهد ماند. …

 


↑ برگرفته از روزنامه شرق (شماره ۲۳۶۰، ۱۰ مرداد ۱۳۹۴)

Leave A Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *