تاملی در کارکرد خانه گفتمان شهر و معماری
علی اعطا
در خبرهای هفته گذشته آمده بود که خانه گفتمان شهر و معماری با حمایت وزارت راهوشهرسازی و مشارکت تشکلهای حرفهای ۱۲ گانه حوزه معماریوشهرسازی تأسیس شده است. به همین منظور چهارشنبه گذشته با حضور وزیر راه و شهرسازی و معاونان این وزارتخانه، تفاهمنامهای بین وزارت راهوشهرسازی و نمایندگان ۱۲ تشکل حوزه معماریوشهرسازی امضا شده و مقرر شده است با رویکرد توسعه عرصههای عمومی دموکراتیک شهری، فعالیتهای مختلفی با اهداف اطلاعرسانی، آموزش، تلاش در جهت ایجاد گفتمان در عرصههای مختلف مرتبط با مسائل توسعه شهری و اقداماتی از این قبیل در این مکان صورت گیرد. با توجه به اهمیت این رویداد از جنبههای مختلف، به نظرم رسید نکاتی را در این زمینه مطرح کنم و جنبههایی از این موضوع را موردبررسی و تحلیل قرار دهم.
حوزه معماریوشهرسازی، بهعنوان حوزهای تخصصی که از جنبههای مختلف، پیوندی ناگسستنی با اجتماع و شهروندان دارد، با آسیبها و مشکلات متعددی دست به گریبان است. بخشی از این آسیبها، به مسائل داخلی این حوزه مربوط است و بسیاری از اهالی این حوزه، با توجه تلاشهای مختلف تاکنون موفق نشدهاند اقدامات مؤثری در جهت رفع یا کاهش این آسیبها انجام دهند و بخش دیگری از این آسیبها، به ارتباط میان حوزه معماریوشهرسازی با اجتماع و شهروندان مربوط میشود.
مشکلات و آسیبهایی که به این حوزه، مشخصا ارتباط میان حوزه معماریوشهرسازی با اجتماع و شهروندان مربوط میشود، عمدتا ناشی از نبود فضای تعامل معنادار و مستمر و فقدان نهادهایی است که هدفگذاریهایی همراستا با موارد اینچنینی دارند. پیش از این، در مواردی شاهد بودهایم پاتوقهایی فرهنگی، با مشارکت گروههایی از معماران شکل گرفته و فعالیتهایی انجام شده است. نمونهاش، فعالیتهای جامعه مهندسان معمار ایران در دهه گذشته در خانه هنرمندان است. اگرچه فعالیتهایی که انجام میشد، به ارتقای سطح آگاهی و بینش معماران و ایجاد فضای گفتوگو و تعامل منجر میشد، اما توجه کنیم مجموع این اقدامات درون دیسیپلین معماری یا شهرسازی صورت میگرفت. فعالیتهایی که امروز هم از سوی برخی تشکلهای حوزه معماری و شهرسازی، در خانه هنرمندان ایران دنبال میشود، چنین کارکردی دارد. مثال دیگر، اقداماتی است که امروز، توسط برخی تشکلها و مؤسسات در اماکنی نظیر باغموزه قصر انجام میگیرد. طبعا انتظار بیجایی نیست که بهواسطه آن دست اقدامات و فعالیتها، دانش دروندیسیپلینی، انتقال یابد و بهخصوص برای دانشجویان و تازهفارغالتحصیلان، جذابیتهایی داشته باشد. اما باز باید توجه کرد که چنین اقداماتی که درون دیسیپلین معماری یا شهرسازی اتفاق میافتد، مخاطبانش صرفا جامعه تخصصی هستند و به معنای واقعی، هیچ سازوکاری برای ارتباط با شهروندان ایجاد نمیشود.
آسیب اساسی از آنجا پدیدار میشود که معماران و شهرسازان، کمتر توانستهاند در چارچوب نهادهایی که مستقیما اهداف فرهنگی تعامل با شهروندان را دنبال میکنند، فعالیت کنند یا لااقل اقدامات مؤثری انجام دهند. حرفههای معماری و شهرسازی، به لحاظ نوع ارتباطی که با شهروندان برقرار میکند، متفاوت است با بسیاری از حرفهها که صرفا در آنها مسئله عرضه و تقاضا مطرح است. مکانیسم عرضه و تقاضا، در حوزههای معماری و شهرسازی، مکانیسمی تعاملی است و ظرافتها و پیچیدگیهایی در آن هست که توجه فرهنگی به آنها تاکنون مغفول مانده است. سطح سواد عمومی جامعه، نسبت به این حوزه متأسفانه میزانی حداقلی دارد. شهروندان نسبت به حقوق شهروندی خود در این حوزه آگاهی کافی ندارند و زمانی که تقاضاکنندگان، دانش و بینش کافی نسبت به این موضوعات نداشته باشند، طبیعی است که عرضه نیز ارتقا نخواهد یافت. از سوی دیگر، معماران و شهرسازان نیز کمتر تلاش کردهاند تا گفتوگویی فرهنگی را با اجتماع آغاز کنند و تعاملی واقعی را شکل ببخشند. به عبارت دیگر، فعالیتهای فرهنگی و تعاملی اهالی این حوزه، معمولا از محفلهای محدود به اهالی این حوزه، فراتر نرفته است.
گمان میکنم با توجه به رویکرد توسعه عرصههای عمومی دموکراتیک شهری که در تفاهمنامه مطرح شده، خانه گفتمان شهر و معماری باید کارکردی متفاوت با مثالهای مطرحشده داشته باشد. اشتباهی استراتژیک است اگر، تشکلهای ۱۲گانه حوزه معماری و شهرسازی گمان کنند این مکان، مکانی برای رویدادهای تخصصی حوزههای معماری و شهرسازی است؛ آنگونه که در دیگر پاتوقهای فرهنگی نمونههایش را برشمردهایم. اشتباه بزرگتر آن است که تشکلها، خانه گفتمان شهر و معماری را مکانی برای فعالیتهای صنفی و اقداماتی از این قبیل تلقی و در این راستا برنامهریزی کنند.
خانه گفتمان شهر و معماری، با توجه به رویکردی که وزارت راهوشهرسازی در راستای توجه به مسئله شهروندان و حقوق شهروندی دنبال میکند، لازم است کارکردی متناسب با این رویکرد پیدا کند. طبعا تشکلهای ۱۲ گانه این حوزه که پس از این بهعنوان متولیان این خانه شناخته خواهند شد، لازم است در راستای چنین رویکردی که همه اقشار جامعه در نهایت از آن منتفع خواهند شد، تلاش کنند خانه گفتمان سیاستگذاریها و برنامههایی در همین چارچوب را دنبال کند. در چنین شرایطی است که احتمالا برای نخستینبار نهادی به منظور تعامل حوزه معماری و شهرسازی با شهروندان شکل خواهد گرفت.
↑ برگرفته از روزنامه شرق، شماره ۲۳۷۷، شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۴