دفتر کار و گالری مکعب آبی
دفتر طراحی درک فضا (مهیار جمشیدی)
موقعیت: تهران، ایران
تاریخ: ۱۳۹۹
مساحت: ۷۵ مترمربع
وضعیت: ساختهشده
کارفرما: آقای بختیاری
همکاران طراحی: تینا الفیدهفرد، نوشین بوستانی، بهاره پزشکی، فاطمه حسنلو، حانیه دانشور
گرافیک محیطی: مازیار جمشیدی
عکس: محمدحسین حمزهلویی
پروژه مکعب آبی، دفتر و شوروم یک موسسه انتشاراتی در ساختمانی پنجاهساله، واقع در منطقه بهار تهران است. ما این پروژه را با چند پرسش آغاز کردیم و سعی بر آن داشتیم که برای هرکدام از این پرسشها، به بهترین راهحل ممکن دست یابیم:
۱. چه اتفاقی قرار است در این پروژه بیافتد؟
۲. با توجه به مشخصنبودن برنامه پروژه، چه عملکردهایی را میتوان برای آن مقرر کرد؟
۳. این پروژه چه خدمات جدیدی به سرویسدهی موجود این انتشارات میتواند بیافزاید؟
۴. چگونه میتوانیم به یک فضابندی یا زونینگ مناسب، با توجه به تناسبات طولی موجود در پروژه برسیم؟
۵. چگونه به ارتفاع مناسبتری طبق استاندارد برسیم؟
۶. چگونه تاسیسات جدید مورد نیاز را به صورت نمایان در پروژه داشته باشیم؟
کد ارتفاعی ورودی پروژه در وضعیت اولیهای که به دفتر ما ارائه شد، با کوچه برابر بود، و واحد در تراز پایینتر از همکف قرار داشت. به همین علت، ارتفاع واحد هنگام ورود به پروژه، در بخش اول آن ۲ متر بود، و بخش دوم و سوم توسط مفصلی، با یک پله ۱۵ سانتیمتری، به کد ارتفاعی پایینتری میرسید که در نهایت، ارتفاع این فضا ۲/۱۵ متر میشد. این موضوع باعث عدم بهرهوری درست از فضا در اکثر عملکردها و کاربریها میشد و همچنین ما را در طراحی کف و سقف محدود میکرد. به همین علت، اولین پروسهای که ذهن ما را درگیر کرد، حل معضل ارتفاع کف تا سقف، و نحوه رسیدن به بنا بود.
مسلما در پروژهای با ارتفاع ۲ متر، امکان طراحی سقف کاذب وجود ندارد و ناچار باید با استفاده از تکنیکهای ساخت، تاسیسات مکانیکی، برقی و زیرساختهای پروژه را حل کرد و یا اینکه این عناصر را به صورت نمایان دید. زمانی که تخریب پروژه شروع شد، یک طاقضربی زیر گچکاریهای نازک سقف وجود داشت. این طاقضربی به علت اینکه یکی از ماهیتهای اصلی ساختمانهای دوره پهلوی اول و دوم را بیان میکرد، نقطه عطفی برای ما بود و از ابتدا سعی کردیم که این عنصر را حفظ کنیم و به آن بها دهیم. به همین جهت، در مراحل مختلف اجرا، حتی بخشهایی از طاق نیز ترمیم شد تا بتوانیم آن را به صورت نمایان ببینیم. پس به تبع آن، برای حل مسئله تاسیسات روی سقف، از جمله برق و مکانیک، ناچار به ساخت عناصری در کف و سقف بودیم. به همین دلیل، سعی بر آن شد تا در طراحی پلان معکوس این پروژه، تقاطعهایی صفحهگونه ببینیم و انتقال لولههای تاسیساتی را در داخل این صفحهها حل کرده و همچنین به کمک آنها بتوانیم لکهگذاری پروژه را تعریف کنیم.
شروع عملیات کارگاهی با کندن کف برای رسیدن به ارتفاع مطلوب بود، و با توجه به پی موجود ساختمان، توانستیم با این عمل، حدود ۳۰ سانتیمتر به این ارتفاع اضافه کنیم، و در نهایت، به کد ارتفاعی ۰/۴۰- متر برسیم. در نتیجه این عمل، توانستیم توسط دو پله جدید، از کوچه وارد بنا شویم و ارتفاع سقف تا کف مفید را نیز به ۲/۴۰ متر برسانیم که ارتفاع نسبتا معقولی بود. در بخشهایی نیز که مسیرهای حرکتی پروژه بودند، سعی کردیم هیچ دخل و تصرفی در سقف نکنیم تا ارتفاع ۲/۴۰ متر را به صورت خالص داشته باشیم. همچنین در فضای باکس آبی چندعملکردی و فضای فروش که فضای کار تلقی میشدند و تحرک در آنها کمتر بود، این صفحهها در سقف دیده شدند و مسائل تاسیساتی تا حدودی حل شد. بسیاری از لولههای برق نیز در کف حل شد تا دخالت ما در سقف اصلی به حداقل برسد.
نکته بعدی در طراحی، تناسبات طولی پروژه بود. این واحد شامل سه بخش اصلی بود که به علت خطیبودن پلان، بیشتر به صورت یک دالان دیده میشد، و به دلیل عدم نورگیری مناسب از وجه شمالی (قرارداشتن در تراز پایینتر از همکف، مجاورت نمای واحد با خیابان و سایهافکنی ساختمانهای بلند مقابل آن، در کنار عرض کم معبر) و وجود دیوارهای بلند در حیاط انتهایی که از ورود نور به داخل بنا جلوگیری میکرد، این واحد شدیدا تاریک بود. اولین تصمیم، جابهجایی فضاهای سرویسدهنده پروژه، یعنی سرویس بهداشتی، حمام و آشپزخانه بود، و به علت تغییر کاربری پروژه و تبدیل آن به یک واحد اداری چندعملکردی، و همچنین به دلیل اینکه کارفرما نظر مشخصی در رابطه با فضاهای مورد نیاز خود نداشت، راهحل ما، طراحی پلانی آزاد با فضاهای منعطف بود تا بتوانیم هم فضاهای چندعملکردی و هم فضاهایی با کاربریهای جدید داشته باشیم.
نکته پراهمیت بعدی، ایجاد یک فضای میان (مفصل) بود. از جمله مسائل ایجادشده در پروژههای خطی، راهرو شدن پروژه است که به علت عرض کم، فضاها در بخشهایی به راهرو تشابه پیدا میکنند. در حقیقت، تلاش ما در این پروژه، به وجود آوردن یک فضای میان در مرکز این فضای طولانی بود تا این تشابه را از بین ببریم، تناسبات طولی و عرضی را بشکنیم، و یک فضای مکث و مجال به وجود بیاوریم و فرصت کمی تامل را به بازدیدکننده بدهیم. تاکید اصلی پروژه بر روی همین فضای مکث است که باکس آبی نام گرفته است. با توجه به نماد بصری انتشارات (رنگ آبی کبالت)، از رنگ آبی استفاده کردیم، و تلاش بر این بود که تا حد امکان، این فضای مکث را بزرگتر کنیم، و اگر برای رسیدن به این منظور، سرویس و آشپزخانه وضع موجود را تخریب نمیکردیم، به تناسبات مناسبی دست نمییافتیم.
در هنگام تخریب دیوار اتاق موجود، یک ستون و نیز لوله فاضلاب اصلی آب باران ساختمان که در دیوار اصلی اتاق بود، نمایان شد که این امر، امکان گشایش فضای میان را از ما میگرفت. این دو عنصر در کنار هم، با فاصله کمی از یکدیگر قرار داشتند و قسمت انتهایی لوله به صورت کامل تخریب شده بود که اگر این اتفاق در حین پروژه ما رخ نمیداد، بعدها مشکلات جدی برای ساختمان به وجود میآورد. در هنگام تعمیر و تخریب این ستون و رایزر تاسیسات، به این ایده رسیدیم که از این عنصر به عنوان یک المان دکوراتیو در پروژه استفاده کنیم، به شکل نمایان و واقعی که هم باعث بازتر شدن فضای باکس آبی شود و هم به عنوان یک المان اصلی در پروژه، کارایی داشته باشد. این لوله که به عنوان یک عنصر دکوراتیو و جدی در پروژه قد علم کرده است، هم هویت بصری خاصی به این بخش پروژه القاء میکند و هم ذات درون پروژه را نمایان میکند. ما در این پروژه، عنصری را پنهان نکردهایم و سعی کردهایم با ماهیت پروژه، به گرافیک محیطی مناسب و درست برسیم، کمااینکه این عنصر، ترکیببندی پلان این بخش را بهتر میکرد. به دلیل اینکه در هنگام بازسازی، ناچار به تعویض لوله شدیم و نیاز به دریچه بازدید داشتیم، به دلایل زیباییشناسانه، قسمت پایینی این عنصر به صورت بسته طراحی شد که در نتیجه برخورد وسایل و کفش، دچار مشکل نشود. همچنین ارتفاع این بخش بسته با کف پنجره فضایی که در امتدادش بود، در یک راستا قرار گرفت.
در مورد نورپردازی باکس آبی، از آنجایی که تلاش بر این بود تا خلوص فضا حفظ شود، از نورهای حاشیهای در عمقهای به وجود آمده در سقف استفاده شده است و المانی مجزا را به عنوان منبع نور نمایان، در جدارههای این باکس قرار ندادهایم. این باکس بیشتر فضای گفتوگوی افرادی است که وارد پروژه میشوند، و به عنوان مفصل، افراد را از فضای شماره یک به فضای شماره دو منتقل میکند. از ایندست فضاها، در معماری ایران زیاد استفاده میشده است. اتفاق اصلی پروژه نیز همینجاست، کمی مکث؛ این فضا ماهیت خود را از فضاهای قبل و بعد خود میگیرد و تاثیر اصلی را روی مخاطب میگذارد، و به همین علت، با تغییر رنگ و متریال، این باکس را به عنوان فضایی تاثیرگذار و خاطرهانگیز در پروژه به وجود آوردیم. در کیفیت فضایی و تکتک عناصر و جزییات این بخش، سعی در خالصگرایی شده است تا فضا به عنوان یک کل واحد برای مخاطب درک شود. سعی ما بر آن بوده است تا با کیفیت فضایی جذاب، این سکانس از پروژه را برای مخاطبینی که برای اولین بار وارد این فضا میشوند، خاطرهانگیز کنیم و آن را به سوژهای جذاب و متنوع برای پسزمینه عکسها، فضایی برای جشن امضای کتاب، نقد فیلم و یا حتی ارائه محصولات خاص مجموعه تبدیل کنیم.
در قسمت انتهایی پروژه، شاهد دو بخش تفکیکشده هستیم. در بخش اصلی، فضا را به گونهای طراحی کردیم که هم بتواند یک سالن کار باشد و هم عملکرد جدیدی را به عنوان گالری، به مجموعه اضافه کند تا بتوانیم مسیرهای حرفهای جدیدی برای این موسسه ایجاد کنیم. برای این قسمت از پروژه، نورپردازی و جدارهسازیهای مربوط به گالری صورت گرفت، و جزئیاتی خاص برای آویز آثار، نقشهها، تابلوها و محصولات، در بین جداره دیوار و سقف طراحی شد، به نحوی که این عناصر در هنگام گذر به چشم نیایند. همچنین چفتهایی فلزی در کف مجموعه، به عنوان خطوط تعریفکننده تناسبات و لکهگذاریهای اصلی پروژه تعبیه شدهاند.
به دلیل کمبودن عرض پروژه در قسمت انتهایی، تصمیم بر استفاده از جداره شفاف جداکننده گرفته شد، و برای تفکیک دو فضا، از کرکره کنترلی استفاده کردیم. این پتانسیل به پروژه اضافه شد تا در زمانی که جلسات در این اتاق برگزار میشود، دید کنترلشدهای به فضای گالری داشته باشیم که این پنجره یکتکه باعث بازتر دیده شدن فضا نیز شده است. اتفاق نهایی که در بخشبندی پروژه صورت گرفت، این بود که با تغییر در جزئیات قرارگیری و جدارههای سرویس بهداشتی و بازشوهای آن، توانستیم اتاق کنفرانس و مدیریت را از سرویس مجزا بهرهمند کنیم.
BlueCube Office Gallery
Darkefaza Design Studio (Mahyar Jamshidi)
Location: Tehran, Iran
Date: 2020
Area: 75 sqm
Status: Completed
Client: Mr. Bakhtiari
Design Team: Tina Alfidefard, Noushin Boustani, Bahareh Pezeshki, Fatemeh Hasanloo, Hanie Daneshvar
Environmental Graphic: Maziar Jamshidi
Photo: M.H. Hamzehlouei
The BlueCube is a multi-function project, an office and a showroom for a publication house, located in a fifty-year-old building in Bahar Street, in Tehran. We started this project with a few questions:
1. What is going to take place in this project?
2. According to the unspecified program of the project, what functions can be assigned to it?
3. What new services can be added to the existing ones of the publication house?
4. How can we achieve proper zoning, according to the longitudinal proportions of the project?
5. How to reach an appropriate height, according to the standard?
6. How to have exposed required utility?
With each of these questions, it tended to achieve the best possible solution.
When this project was referred to our studio, according to the initial situation, the entrance level was equal to the alley level, so the unit height was about two meters which was not proper. The second and third parts were 15 cm lower than the main level, so the unit height was increased to 2.15 meters. The main problem of this project was the unit height that prevented us from being able to use space properly in most functions, and also limited us in floor and ceiling design. The first process that occupied our mind, was to solve the height and entrance problem.
Indubitably, it is impossible to design a dropped ceiling in a project with such a short ceiling level (about 2 meters). Inevitably, in order to solve project infrastructure problems, usage of constructional techniques, mechanical and electrical utilities were proper solutions. Also, it is possible to design them as exposed elements. At the beginning of the destruction, a barrel vault appeared underneath the ceiling finishing. As this barrel vault expressed one of the main building identities in the first and second Pahlavi periods, it became an important element of our design. Consequently, it was tended to design surface-like intersections in ceiling plan, and throughout this technique, utility pipes were spread inside them; this had led us to a better zoning plan.
For project height standardization, the first move was to demolish the floor as much as the building foundation could let us. Due to this procedure, ceiling height had increased from 2.00 to 2.40 meters. In addition, two more steps were required for project entrance. Now that the floor was to be rebuild a lot of electrical utilities could have been placed into it, and as a result, a linked dropped ceiling was no longer necessary.
The next point was the longitudinal proportions of the project. The project consisted of three main parts, and due to the type of linear proportions of the project, this unit was more like a corridor. Because of the lack of proper daylight (vicinity of the unit facade with the alley, and high buildings shading over it), and having a surrounded backyard that block daylight, this unit was very dark. The first decision was to alter the service spaces of the project, such as the bathroom, toilet, and kitchen. As the client requested a multi-functional space, we decided to have an open space plan, in order to have a flexible space to respond to the multitude of uses.
The essential requirements were to create a joint space. Among the problems of linear projects is their similarity to long and useless corridors, due to their small width. To prevent this resemblance, it was tended to create a joint space (a pause space) in the middle of this plan, to fracture the longitudinal proportions of it, and to give some time to the passengers, to ponder. The project’s main idea is based on this box looking space called the “BlueCube”. The blue color was inspired by the publication logo (cobalt blue). The bigger this pause space could have been, the better it could have functioned. Achieving this proportion, was not possible without destroying the walls of the management room, bathroom, and kitchen of the previous plan.
Through the destruction, a column and a drain pipe appeared in the blue cube which used to be hidden inside these walls. In order to be able to rebuild new walls without losing the opening that was made in the space, the most reasonable solution was to keep these elements exposed, to use them as a monument rose the unit itself, to reveal the true identity of the building. The importance of this decision was not to hide any elements in this project, from structure to utility pipes, unlike how they are commonly placed underneath layers of finishing. To use these two elements located close to each other, next to the management room, as a monument, they were fixed for aesthetic reasons, and also to prevent any future damages to the drain pipe, the lower part of it was designed like a box.
Due to the lighting design of the blue cube, marginal lights were used in the depth of the ceiling, in order to keep the purity of space, because of that other distinct elements have not been installed. This cube is a specific space for gathering and communication that leads people from the first place to the second place. The main point of the project is this space which is called pausing space, and this feature has been used in the architecture of Iran, frequently. This space has the main effect on visitors; previous and next spaces of this cube define its identity. We attempted to create a memorable space, by changing the color and the material. Spatial quality and designing each element and layouts in this part, tended to keep the pureness, so that space could be seen as a unified whole, and create an appealing sequence for visitors who enter the project, for the first time, so to make it memorable for them, also to create diverse uses like book autograph celebration, movie criticism, and presentation of specific products.
There are two separated parts at the ending zone of the project. The main zone is improvised for both uses, such as office and a new function as a gallery. Gallery lighting and wall designing have also been installed for this part of the project. Special details were designed to hang drawings, paintings, maps, and products between the wall and ceiling, so to make these elements invisible. The metal notches were designed on the floor, to describe the project’s main proportions that are extended to the backyard, in order to visually connect inner and outer spaces.
Due to the narrow width of the third zone, it was decided to use the transparent wall between the gallery and management room. Moreover, moveable shades used to separate these two spaces, to create a controllable view, also this integrated window helped to widen the space. The last point was changing the restroom wall layouts and its openings, in order to create a separate restroom for management and the conference room.