گزارشی از نشست «معماری آلترناتیو؛ تمرین معماری خارج از دانشگاه»
هومن طالبی به دو گونه آموزش در عرصه معماری اشاره کرد که در یکی، هدف «انتقال دانش» است و در دیگری، هدف «ساخت دانش». وی با بیان این تقسیمبندی، حیطه کار موسسات آلترناتیوی چون «کانون معماران معاصر» را در دسته دوم قرار داد و به ضرورت حفظ نسبت درست میان این دو نوع آموزش تأکید کرد.
سعید حقیر با اشاره به این که تبار آموزش آکادمیک معماری در ایران، به آموزش معماری در فرانسه برمیگردد، به تشریح حیطه وظایف وزارت فرهنگ و وزارت آموزش عالی در فرانسه پرداخت و یادآور شد که اساسا در فرانسه، مدارس و موسسات آموزش معماری، نه ذیل وزارت آموزش عالی که ذیل وزارت فرهنگ تعریف شدهاند. او وظیفه دانشگاه و دانشکده معماری را «انتقال دانش» عنوان کرد و در مثالی بیان داشت همانطور که کسی با اخذ لیسانس ادبیات، شاعر نمیشود، قرار نیست با اخذ لیسانس معماری نیز کسی معمار شود. به عقیده وی، جایگاه و نقش موسسات آلترناتیو و خارج از دانشگاه را با چنین رویکرد و انتظاراتی، بهتر میتوان شناخت و شاید ضرورت داشته باشد که دو گونه آموزشگاه معماری داشته باشیم: دانشکدههایی برای تربیت تکنسین و دانشکدههایی مخصوص تربیت هنرمند.
کامران صفامنش با بیان این عقیده که نه دانشگاه و نه موسسات آموزشی خارج از آن، معمار تربیت نمیکنند، گفت که دست معمار را معمار باید بگیرد. او معماری را به مشعلی در یک مسابقه دو امدادی تشبیه کرد که دوندهای مشعل را از دست دوندهای گرفته و سپس به دست دوندهای دیگر میدهد و به ضرورت «تجربه» در کنار آموزش، برای تربیت معمار اشاره کرد. وی معایبی را بر دانشگاه و بر موسسات خارج از دانشگاه وارد دانست و به تجربه خود در دانشگاه آزاد از سال ۶۸، به مدت ۸ سال اشاره کرد و دانشجویانی را که در آن سالها تربیت شدند، جریانساز دانست و یکی از دلایل موفقیت آن سالها را رابطه تنگاتنگ و صمیمی بین استاد و دانشجو، و فضای باز آتلیهها عنوان کرد.
هومن طالبی به حدود ۴۰۰۰ دانشجوی معماری کانون معماران معاصر اشاره کرد و گفت که این حجم از دانشجو در یک موسسه آلترناتیو، باید حاصل نوعی کاستی در دانشگاه بوده باشد. او آموزش معماری را دارای سه رکن دانست: دانشجو، موسسه و اساتید. وی با بیان این مطلب، به فراموششدن رکن دانشجو در بعضی نهادهای آموزش رسمی اشاره کرد و این که در نهادهای آلترناتیوی چون کانون معماران معاصر، این رکن به قوت پیشین خود برگشته است.
سعید حقیر به رد برخی اتهاماتی که به تولید علم در دانشگاه وارد شده بود، پرداخت و در پاسخ به هومن طالبی، آموزش را دارای تنها یک رکن دانست: دانشجو. وی بیان داشت که آنچه اهمیت بیشتری دارد، نه مکانیسم ورود دانشجو که مکانیسم خروج دانشجوست و لزومی ندارد که هرکه وارد دانشگاه شد، بتواند فارغالتحصیل شود. او در ادامه به این نکته پرداخت که خروجی دانشکدههای معماری، لزوما معمار طراح نیست و این که معماری منحصر به موضوع طراحی باشد، تفکری است که در موسسات آلترناتیو نشر میشود. خروجی رشته معماری یک دانشگاه میتواند غیر از معمار، فیلسوف، منتقد یا کارشناس آثار هنری باشد و اساسا حیطه مسائل دانشگاه بسیار گستردهتر از آن است که خروجی آن را محدود به معمار طراح کنیم.
کامران صفامنش ضمن قبول حضور اساتید خوب و برجسته در دانشگاه، موسسات موازی را متهم به این کرد که از نخبهترین دانشجویان تربیتشده در دانشگاه استفاده میکند و طبعا محصول این موسسات خوب میشود.
هومن طالبی در پاسخ به یکی از حضار که از ضرورت ایجاد موسسهای چون کانون معماران معاصر، در کنار دانشگاههای معماری پرسیده بود، گفت که از اتفاقات داخل دانشگاه خبر ندارد و کار این موسسه را در همپوشانی با دانشگاه نمیبیند. وی بیان داشت که کار اصلی موسسات اینچنینی را در بالابردن توقع موسسه از دانشجویی میداند که به گفته او، در ابتدای ورود به موسسه، به کار کردن علاقهای ندارد، ولی در انتهای دوره ۸ ماهه، تمام روزهای هفته را در استودیو سپری میکند. او در پاسخ به یکی دیگر از حضار که هدف از حضور در این موسسات را بهترکردن پورتفولیو عنوان کرد، این انگیزه را فرعی دانست و بیان داشت که نمیتوان این موضوع را به همه دانشجویان تعمیم داد، و البته سعید حقیر نیز این مطلب را به سخنان طالبی وارد دانست که بسیاری از مواردی که بیان کردند، قابل تعمیم به همه دانشجویان نیست.
سعید حقیر محیط دانشکده معماری را وسیعتر از آن دانست که آن را به تولید معمار طراح محدود بدانیم و البته به انعطاف کم در فضای دانشگاهی اذعان کرد و آن را ناشی از طبع چنین محیطی دانست. او امکان نوشدن در این محیط را ممکن و ضروری عنوان و اشاره کرد که نوآوری میتواند از بیرون یا داخل، پس از تبدیل به دانش (Knowledge)، در درون محیط دانشگاهی پذیرفته شود.
کامران صفامنش در جمعبندی خود، به ضرورت ورود افراد حرفهای معمار به داخل دانشگاه تأکید کرد و این موضوع را چاره اصلی ضعفهای کنونی دانست و اساس وجود تقابل بین آموزش دانشگاهی و بیرون از دانشگاه را انکار کرد. هومن طالبی نیز ضمن قبول عدم وجود چنین تقابلی، به ضرورت آموزش معماری از سنین کودکی، برای افزایش درک عمومی از این مقولات اشاره کرد.
↑ برگرفته از کانال تلگرام انجمن مطالعات معماری ایران دانشگاه تهران (تهیه و تنظیم: شهابالدین تصدیقی)
من واقعا نمی دانم هدف اصلی این نشست چه بود. ولی آنچه از این حرف ها برمی آید ظاهرا دست اندرکاران کانون معماری معاصر هوشمندانه از آن به نفع خودشان استفاده کرد و در صدد تبلیغ این مرکز بودند.