هویت در معماری ایران، به روایت حسین سلطانزاده:
در برابر مدرنیته عقبنشینی کردیم
افسانه شفیعی
چند دهه است که در حوزه معماری، مهمترین سؤالها و دغدغهها و حتی گاهی اوقات چالشها، بر سر مفهوم «هویت» است. ساختمانها و عمارتهای مختلفی با هزینههای فراوان ساخته میشود؛ اما یا سازندگانش مدعی هویتمندی آن هستند یا منتقدانش آن را بیهویت میدانند. در چنین شرایطی نبود معیارهای لازم و تعریف اساسی از این مفهوم، باعث شده که هرکس به طریقی داعیهدار آن باشد یا منتقدش. حتی گاهی نهادهای دولتی نیز در افسون این واژه گرفتار میشوند و هزینههای سرسامآور ساخت برجها و محوطههای خود را به دست معماران و طراحانی میسپارند که مبلّغ هویتمندی سازههای خود هستند؛ اما در پایان، اثری از دل خاک سر برمیآورد که نه هویت دارد و نه حتی ساختاری معمارانه. حتی کار تا آنجا پیش رفته که گروهی دمزدن از هویت در معماری را نوعی شیادی عامرانه میدانند و معتقدند در معماری فعلی ایران که برگرفته از نمونههای خارجی است، پرداختن به موضوع هویت در بهترین شرایط، بیهوده است. اما این تمام ماجرا نیست. در ایران فعالیتهای آموزشی و پژوهشی زیادی در حوزه هویت معماری انجام شده، منتقدان و پژوهشگران و حتی رسانههای متنوعی نیز وجود دارند که همه نشان از نیاز به پرداختن به این موضوع در میان جامعه معماران کشور است. از سوی دیگر معماری ایران در دورههایی چنان شکوفا بوده که اکنون میتوان آن را صاحب هویت دانست و چنین فرض کرد که تعریف و معیار این هویت گم شده است. گفتوگو با دکتر حسین سلطانزاده که از استادان بنام دانشگاههای کشور در حوزه معماری است با تأکید بر یافتن پاسخی برای تمامی این سؤالها انجام شده. او که پژوهشگری فعال در عرصه رسانههای معماری بهشمار میرود، معتقد است که اولا معماری میتواند دارای معنای هویت باشد، همچنین معماری ایران در دورههایی به این واژه نزدیک شده و در نهایت میتوان هویت را تعریف و حتی در سازههای جدید بازاجرا کرد.