ویلای آرش
کامبیز اسکندرتبار
فینالیست پنجمین دوره جایزه شایستگی معمار ایرانی (۱۴۰۱)
موقعیت: روستای ونوش، نوشهر، ایران (شهرک آرش)
تاریخ: ۱۳۹۸
مساحت: ۴۵۰ مترمربع
وضعیت: ساختهشده
کارفرما: رسول نمنبات
اجرا: اکبر کرد
عکس: استودیو دید
ویلای آرش در شهرکی نزدیک دریا (در حوالی روستای ونوش نوشهر)، در زمینی سهبر، با دید به دریا در طبقه اول، احداث شده است. از اینرو، برای رسیدن به دید مناسب به دریا، و دریافت نسیم حداکثری، لازم بود بنایی دوطبقه در این زمین ساخته شود.

تفکیک عرصههای ویلا بدینصورت انجام پذیرفت که عرصه خصوصی در سمت کوچه خلوت قرار گرفت، و عرصه عمومی با تمرکز بر دید دریا و حیاط جلو جانمایی شد. این عرصهها در مرحله بعد، به منظور ایجاد کوران هوا برای تنفس بیشتر و دریافت نور کافی، با فضاهای ارتباطی از هم جدا شدند.

بهرهگیری از دو نکته کلیدی موجود در معماری گذشته منطقه، غنای بیشتری به پروژه بخشیده است: یکی، استفاده از ژنوتایپ L در حجم و پلان، و دیگری، استفاده از ارتباط عمودی (پله) اکسپوز در نما. لذا ساختار طرح که پیشینه در معماری این مناطق دارد، به ما کمک کرد تا نظم بهتر و همچنین همخوانی بیشتری با سایت و زمین برقرار کنیم. پله اکسپوز نیز ارتباط بین حیاط پایین و حیاط سقف بالا را به خوبی برقرار کرد تا نفوذپذیری و دعوتکنندگی به حد اعلا برسد. همچنین جدال بین دو بخش فرم در راستای x و y، تضاد معناداری به فرم سفید و خالص ویلا بخشیده است تا مقیاس بنا برای مخاطب قابل درک باشد.
Arash Villa
Kambiz Eskandartabar
Finalist of Iranian Architect Merit Award 2022
Location: Vanush Village, Nowshahr, Iran
Date: 2019
Area: 450 sqm
Status: Completed
Client: Rasoul Namnabat
Construction: Akbar Kord
Photo: Deed Studio
The project has been built in a residential complex near Caspian Sea, in Vanush (a village of Noshahr city). We had a three-side land with view to the sea (on the first floor). With respect to this point, we required to construct a two-floor building, in order to have convenient view to the sea, and maximum breeze.
The segregation was carried out in such a way that the private arena was located on the side of the back alley, and the public arena was located with focusing on the sea and front yard views. In the next phase, the arenas were separated with communicative spaces, to create air draught for breathing better and receiving adequate light.
Using two key points of the region’s past architecture will enrich the project: first one, the use of the L genotype in volume and plan, and the second one, the use of vertical link (stair) in facade. So, our building that has a background in these areas architecture, helped us to set a better order as well as better harmony with the site and the land; as well as the exposed stair made linked between the lower courtyard and the upper courtyard very well, in order to reach the highest level of permeability and inviting. The conflict between two forms along the x and y axes, gives a meaningful contrast to the pure white form, so that the scale can be understood by the addressee.




















نقد فنی بر طرح معماری – تحلیل پلان
1. جانمایی نامناسب فضاهای عملکردی
در این طرح، فضاهای ضروری برای تأمین آسایش کاربران، به شکلی ناکارآمد در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. بهعنوان نمونه، آشپزخانه و نشیمن بهگونهای در جوار هم قرار دارند که گویی یکی دیگری را در آغوش گرفته و مانع از انجام صحیح عملکردهای مستقل خود شدهاند. این همپوشانیِ غیرمنطقی باعث تداخل کارکردی و کاهش کیفیت استفاده از هر دو فضا شده است.
2. پذیرایی جدا افتاده و ایزولهشده
در بخش دیگری از پلان، یک فضای نسبتاً بزرگ با یک ستون گرد در مرکز، بهعنوان فضای پذیرایی تعریف شده است. این فضا توسط فیلتر ورودی از سایر بخشهای خانه جدا شده، اما این جداسازی، برخلاف انتظار، به بهبود سلسلهمراتب فضایی یا افزایش حریم خصوصی منجر نشده و بیشتر موجب ایزوله شدن یک فضای کلیدی شده است.
3. نوآوری بدون حل مسئله
هرگونه تغییر در مفاهیم پلان یا نوآوری در آرایش فضایی، زمانی ارزشمند است که یا مشکل خاصی را در زمینه عملکردی یا اقلیمی حل کند، یا حداقل به کیفیت بصری و تجربه فضایی طرح بیفزاید. در این طرح، به نظر میرسد تلاش برای متفاوت بودن پلان، بدون پشتوانهی منطقی یا عملکردی صورت گرفته است.
4. گسستگی بیدلیل میان پذیرایی و آشپزخانه
پذیرایی، که بهطور سنتی نقش اصلی در میزبانی از مهمان و تعامل اجتماعی دارد، در اینجا بهصورت کامل از فضاهای کلیدی مانند آشپزخانه و نشیمن جدا شده است. این جدایی نهتنها غیرضروری است، بلکه باعث ایجاد سردرگمی در خوانش عملکردی پلان شده و پرسشی جدی را مطرح میکند: دلیل این انفصال چیست؟ در غیاب یک منطق فضایی قانعکننده، چنین تصمیمی صرفاً بهصورت سلیقهای و غیرمعمارانه به نظر میرسد.
5. تکرار ضعف در کل ساختار پلان
نکته نگرانکنندهتر، تکرار همین اشتباهات در سایر طبقات پروژه است. این ضعف در سازماندهی فضاها بهصورت فرکتالوار در تمام سطوح گسترش یافته و نشاندهندهی عدم بازنگری انتقادی در طراحی کلی پروژه است.
6. پرسش نهایی: آرمان معمار کجاست؟
در نهایت، این پرسش مطرح میشود که آرمانهای طراحی کجا قرار گرفتهاند؟ آیا منابع فکری و خلاقیت معمار صرف حل مسائل فضایی و ارتقای کیفیت زندگی کاربران شده است، یا صرفاً در پی خلق فرمی متفاوت و غیرکاربردی بوده؟ طرحی که نتواند به نیازهای اساسی کاربران پاسخ دهد، حتی اگر در ظاهر نوآورانه باشد، در ماهیت خود شکستخورده است.