Half a Century of Insisting on a Problematic Urban Planning Code in Iranian Cities / Babak Shokufi

نیم‌قرن اصرار بر یک ضابطه شهرسازی مشکل‌ساز در شهرهای ایران 

بابک شکوفی

Photo: Eric Lafforgue

لطیفه‌ای قدیمی حکایت از آن دارد که شخصی پس از زمین‌خوردن در یک پیاده‌روی شلوغ، تا خانه‌اش سینه‌خیز رفت تا نشان دهد که کم نیاورده است! حال، این لطیفه، حکایت روند توسعه شهری ما در نیم‌قرن گذشته است که تحت تاثیر یک ضابطه بنیادی، از ابتدا اشتباه شکل گرفت، تا به امروز تداوم یافت و اصلاح نشد.

با توجه به اینکه حدود هفتاد درصد از مساحت شهرهای ما را کاربری مسکونی تشکیل می‌دهد، ضابطه نحوه اشغال زمین در قطعات ملکی مسکونی که مکان و شکل کلی حجم ساختمانی در زمین‌های کوچک و متوسط شهری را مشخص می‌کند، نقش بسیار مهمی در شکل‌دهی به کالبد عمومی شهر، سیمای آن، فضاهای مختلف و بدنه‌های عمومی شهری دارد.

حدود نیم‌قرن پیش، ضابطه‌ای برای تنظیم نحوه ساخت‌وساز و اشغال زمین برای یک محله مسکونی کوچک و کم‌تراکم در شمال بلوار کشاورز فعلی پیشنهاد شد که پیش از آن در هیچ کشوری در دنیا آزموده نشده بود و پس از آن هم در هیچ جای دیگر دنیا تکرار نشد. این ضابطه که بسیار ساده بود، تصریح می‌کرد که ساخت‌وساز در قطعات ملکی مسکونی، در شصت درصد شمال هر قطعه زمین و چسبیده به مرز خارجی آن انجام شود. در طول سال‌های بعد، ضابطه مذکور ابتدا به همه محلات و مناطق تهران، و پس از آن به همه شهرهای بزرگ و کوچک ایران و حتی روستاها به شکلی یکسان تسری پیدا کرد؛ بدون توجه به اینکه آیا ریشه شکل‌گیری این ضابطه منطقی است؟ و آیا قابلیت تسری‌دادن به همه محلات، شهرها و اقلیم‌های متفاوت در کشو پهناور ایران را دارد؟

شاید مهم‌تر از بررسی انتزاعی یک ضابطه شهری، بررسی پدیدارشناسانه آن با محک واقعیت روی زمین باشد. با نگاهی به تجارب کشورهای دیگر در این حوزه درمی‌یابیم که دو الگوی غالب در نحوه اشغال زمین در بلوک‌های شهری وجود دارد. الگوی نخست شامل ساخت‌وساز و بارگذاری در محیط خارجی و بدنه بلوک شهری و خالی‌گذاشتن بخش داخلی آن،  و الگوی دوم، بارگذاری در بخش داخلی بلوک و خالی‌گذاشتن محیط خارجی آن است.

الگوی اول: توده‌گذاری (ساخت‌وساز) در لبه خارجی بلوک شهری و اختصاص فضای داخلی آن به حیاط

برلین | الگوی اول: توده‌گذاری در لبه خارجی بلوک‌های شهری

لندن | الگوی اول: توده‌گذاری در لبه خارجی بلوک‌های شهری

مراکش | الگوی اول: توده‌گذاری در لبه خارجی بلوک‌های شهری

الگوی دوم: توده‌گذاری (ساخت‌وساز) در محدوده داخلی بلوک شهری و اختصاص لبه‌های خارجی آن به حیاط

بغداد | الگوی دوم: توده‌گذاری در میانه بلوک شهری و اختصاص لبه خارجی آن به حیاط

بغداد | الگوی دوم: توده‌گذاری در میانه بلوک شهری و اختصاص لبه خارجی آن به حیاط

هر یک از دو الگوی اصلی نحوه اشغال زمین در بلوک‌های شهری، صورت‌های فرعی دیگری هم دارند، ولی به‌طور کلی، این صورت‌های فرعی در زیرمجموعه دو الگوی اصلی قرار می‌گیرند.

مراکش | ترکیب الگوی اول و دوم
استقرار فضای باز، هم در لبه‌ها و هم در میانه بلوک شهری، به‌صورت حیاط‌های جلویی و پشتی

دهلی نو | ترکیب الگوی اول و دوم
استقرار فضای باز، هم در لبه‌ها و هم در میانه بلوک شهری، به‌صورت حیاط‌های جلویی و پشتی

لس‌آنجلس | ترکیب الگوی اول و دوم
استقرار فضای باز، هم در لبه‌ها و هم در میانه بلوک شهری، به‌صورت حیاط‌های جلویی و پشتی

با مطالعه الگوهای اجراشده در دیگر کشورها و مقایسه آن با الگوی کنونی ما، به راحتی می‌توان دریافت که بر خلاف دیگر کشورها که ضوابط ساخت‌وساز بر اساس کل یک بلوک شهری در نظر گرفته می‌شود و مکان ساخت در هر قطعه ملکی بر اساس موقعیت آن در بلوک شهری تعیین می‌شود، در ضابطه کنونی رایج در کشور ما، مکان ساخت در هر قطعه بدون توجه به موقعیت آن در بلوک شهری، به‌طور یکسان در شمال قطعه تعیین می‌شود. نتیجه حاصل از آن دو ضابطه متداول در دنیا، تقارن و هماهنگی، و نتیجه ضابطه متداول در کشور ما، عدم تقارن و ناهماهنگی در بارگذاری و ساخت احجام ساختمانی و ایجاد مشکلات جدی است.

الگوی کنونی ساخت‌وساز در شهرهای کشور (استقرار ساختمان در ۶۰ درصد شمال همه قطعات) 
بلوک شهری شکل‌گرفته در اثر اعمال ضابطه کنونی باعث عدم تقارن در ترکیب توده و فضا در بلوک‌های شهری،
و همچنین ایجاد نمای شمالی مسدود در قطعات جنوبی هر بلوک می‌شود.

از مشکلاتی که در نتیجه کاربرد ضابطه معیوب کنونی در شهرهای ایران به وجود می‌آید، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱. ایجاد نماهای ساختمانی و بدنه‌های شهری بسته و مسدود: تحت تاثیر ضابطه کنونی، ساخت‌وساز در کل زمین‌های جنوبی یک بلوک شهری باید در منتهی‌الیه شمال قطعه و چسبیده به مرز شمالی زمین انجام شود که در این حالت، نمای شمالی ساختمان در مجاورت مستقیم زمین شمالی آن در بلوک شهری قرارگرفته و امکان ایجاد هرگونه پنجره و بازشویی در نمای شمالی از آنها سلب می‌شود. به این ترتیب، یکی از نماهای اصلی این ساختمان‌ها را دیوارهایی به کل بسته و مسدود تشکیل می‌دهد. این حالت،  بدنه‌های شهری نازیبا و نامناسبی ایجاد کرده و در عین حال، کیفیت زیستی و معماری فضاهای داخلی را به‌شدت تنزل می‌دهد.

تهران | ایجاد نمای شمالی بسته در قطعات جنوبی بلوک‌های شهری، نتیجه ضابطه کنونی ساخت‌وساز

تهران | قرارگیری دیوارهای بلند و کاملا مسدود درست در مقابل بدنه شهری پنجره‌دار
شاید چنین چشم‌اندازی را تنها در شهرهای ایران بتوان دید.

۲. ایجاد عدم تقارن و ناهماهنگی در بدنه معابر شهری:  تحت تاثیراین ضابطه، در حالی که یک بدنه معابر شرقی‌ـ‌غربی از دیوارهای کوتاه و بسته حیاط‌ها تشکیل شده، در بدنه روبه‌روی آن نماهای بلند ساختمانی قرار گرفته و فضای شهری را از تعادل خارج می‌کنند. همچنین در معابر شمالی‌ـ‌جنوبی  بدنه‌ها یکپارچگی خود را از دست داده و به شکل کنگره‌ای در می‌آیند.

۳. عدم توجه به پتانسیل کنج‌ها: کنج‌های هر بلوک شهری به لحاظ فضایی، یکی از مهم‌ترین نقاط آن به شمار می‌آیند و امکانی برای خلاقیت و طراحی خاص معمارانه را فراهم می‌آورند. در این ضابطه، این نقاط مهم نادیده انگاشته شده، به نحوی که دو کنج از چهار کنج هر بلوک کاملا حذف می‌شوند.

۴. اختصاص بخش عمده حیاط‌های زمین‌های جنوبی بلوک به رمپ پارکینگ و محدودشدن فضای سبز و مفید حیاط‌ها

۵. ایجاد مشکلات متعدد فنی در ساخت پی‌های جانبی، گودبرداری و …

۶. با توجه به اینکه نحوه توزیع فضاهای پر و خالی در قطعات ملکی تاثیر مستقیمی بر شکل‌دادن به فضاهای شهری دارد، ضابطه فعلی که به صورت یکسان و مکانیکی در همه جا اعمال می‌شود، امکان ایجاد فضاهای شهری خلاقانه و سلسله‌مراتب مناسب آن را مختل می‌کند.

۷. علاوه بر اینکه نماهای شمالی نیمی از ساختمان‌ها تحت تاثیر ضابطه کنونی مسدود است، هم‌اکنون و در عمل، با نماهای جانبی بسته متعدد و وسیعی در سطح شهر مواجه‌ایم که از عوارض دیگر ضابطه کنونی به شمار می‌آید.

تهران | معضل وجود نماهای جانبی مسدود به‌صورت وسیع، یکی از عوارض ضابطه کنونی ساخت‌وساز در ایران

موارد عنوان‌شده تنها بخشی از مشکلاتی است که ضابطه کنونی در مقیاس‌های مختلف شهری و معماری برای شهرهای ما ایجاد کرده است. با وجود اینکه در سال‌های اخیر، در بخش‌های دولتی و خصوصی  مطالعات مختلفی انجام و به معایب ضابطه کنونی در زمینه‌های مختلف به تفصیل پرداخته شده است، ولی متاسفانه این ضابطه مشکل‌ساز چنان در دهه‌های گذشته تکرار شده که برخی آن را مقدس و از اصول اولیه شهرسازی می‌پندارند. بالاخره آیا وقت آن نرسیده که پس از حدود پنجاه سال اصرار بر ادامه سینه‌خیز رفتن، به برخاستن فکر کنیم؟ بی‌شک، دیر اصلاح‌کردن یک رویه اشتباه بسیار بهتر از هرگز اصلاح‌نکردن آن است.

 


↑ برگرفته از مجله مهندس مشاور (شماره ۸۵، پاییز ۱۳۹۸)

Leave A Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *