عمارت «ثابت پاسال»؛ میراث شهری فراتر از معماری
ماندانا یزدانشناس
درباره عمارت عظیم ثابت پاسال با نیمقرن قدمت در منتهاالیه شمالی خیابان جردن قدیم، آنچه در هیاهوی اینروزهای رسانهها مبنی بر نگرانی از تخریب آن گم شد، ارزشی است که بنا در مقیاس کلان یکشهر میتواند داشته باشد. به عبارتی نقش شهری آن در سایه عظمت معمارانهاش نادیده گرفته شد؛ معماریای که هرچند عاری از نشانههای سبک و سیاق ایرانی است و بیاعتنا به آنچه امروز به نام هویت ایرانی بر سر زبانهاست، اما در نوع خود حایز ارزشهای ریزودرشتی است که تحسینبرانگیز است. در بررسی این نقش، لازم است به زمان ساخت بنا بازگردیم.
در آغاز دهه ۴۰ شمسی که هنوز تهران از دههاروستای کوچک و بزرگ پیرامون جدا بود، «الهیه» واقع در شمیران در زمره وسیعترینها و سرسبزترینها بود که بهدلیل دربرگرفتن سفارتخانههای ییلاقی ترکیه، روسیه و آلمان در میان باغهای بزرگ، خارجینشین هم بهشمار میرفت. نهر پرآبی که همان رودخانه دربند است، در جانب شرقی روستای الهیه، آن را نسبت به سایر روستاها برتری میبخشید و روشن است با گسترش تهران و پیشرفت روستاهای اطراف آن، باغهای شخصی قطعهقطعه میشدند و بهتدریج به ویلاهای وسیعی برای افراد توانگر تبدیل میشدند.
جنوبیترین بخش این روستا به تپههایی که به تپههای امانیه شهرت یافته بودند، منتهی میشد؛ همانجا که بر فراز آن و رو به روستای الهیه، دکترشقاقی، پزشک متخصص، ویلای مدرن و منحصربهفردش را با نگاه خلاق نظامالدین عامری، تنها شاگرد ایرانی معمار بزرگ دنیا فرانک لوید رایت آمریکایی، کمی پیش از ثابت پاسال بنا کرده بود و برای دسترسی به آن، مسیر ورودی و راسته پلکانی بلندی از سمت خیابان پهلوی سابق (ولیعصر کنونی) احداث کرده بود؛ همان تپههایی که در آغاز دهه ۵۰ توسط بزرگراه شکافته شد و پس از ساختوسازهای جدید، کموبیش نابود شد و امروزه تنها آثار ناچیزی از آن باقی است. فراست زبانزد صاحب عمارت، حبیبالله ثابت – که بعدا بهواسطه نام ائتلافی یکی از شرکتهایش «پاسال» به ثابت پاسال شهرت یافت- نیز او را واداشت تا اندکی پس از اتمام ویلای روی تپه، جنوبیترین نقطه الهیه و پای تپههای امانیه را اختیار و خانهای بنا کند که تا امروز با وسعت یکوخردهای هکتاریاش بهعنوان بزرگترین خانه تهران به یادگار بماند. هرچند در این تاریخ، تهران هنوز چندان بالاتر از تپههای عباسآباد گسترش نیافته بود، اما با مقدمات خیابانکشیهای جدید، قابلپیشبینی بود که در یک چشمبرهمزدن، تهران به شمیران ملحق میشود و یک خیابان اصلی حتما عمارت او را به تهران وصل خواهد کرد؛ خیابانی که از امتیازات همجواری با اصلیترین و قدیمیترین خیابان تهران به سوی شمیران یعنی همان خیابان پهلوی سابق بیبهره نخواهد ماند؛ خیابانی راست و مستقیم که قرار نیست سر راهش دل هیچ روستایی را بشکافد. قرار است با شبکههای شطرنجی دوطرفش یک بافت کاملا شهری مدرن و امروزی بسازد. تهران در ۱۳۴۹ بهطور رسمی به شمیران پیوست و تهران جدید، دههاروستای پیرامونش را دربر کشید و نام روستاهای کوچک و بزرگ قدیم را بر محلههای خود گذاشت.
خیابان جدیدالاحداث، به یاد ساموئل مارتین جردن آمریکایی (۱۹۵۲-۱۸۷۱)، بانی دبیرستان البرز یا همان کالج آمریکایی تهران قدیم، نامگذاری شد. براساس عکس هوایی مربوط به سال۱۳۴۸، ساخت عمارت ثابت پاسال پایان گرفته و محوطهسازی اطراف عمارت، در حال شکلگیری و تکمیل اجراست؛ در حالیکه نهالهای محور میانی بولوار جردن هم مدتی است غرس شدهاند و بولوار در انتظار آسفالتشدن است. اما حضور چشمگیر خانه شخصی ثابت پاسال، کارآفرین متمولی که آنروزها نزد بسیاری از مردم شناختهشده بود؛ تاجری که در عرصه بینالمللی فعال بود و شاید نتوان نامش را از تاریخ دوران مدرنیته ایران حذف کرد، در شمالیترین نقطه این خیابان و در همسایگی روستا- محله الهیه، میتواند مسبب آن بوده باشد که این خیابان از ابتدا محل استقرار و سکونت مرفهان اهلمدرنیته شهر شود و تا امروز اگر بشود به آن «محله» گفت، اقامت در آنجا مشخصا نماد تعلق به همان قشر اجتماعی ویژه باشد که اشاره شد؛ چنانچه براساس شواهد نیز از زمان احداث تا امروز این نگرش عمومی نسبت به این بهاصطلاح محله ثابت مانده است.
با شروع ساخت برجهای اداری در این خیابان، برخی از خانهها در اختیار شرکتها قرار گرفتند، اما در عوض بر تعداد بوتیکهای شیک و تراز اول و رستورانهای ممتاز، عمدتا ویژه همان برترین قشر اجتماعی تهران افزوده شد و از این طریق شاید رونق شبانه محله حفظ شد. با این احوال، همچنان این خیابان؛ انتخاب نخست بسیاری از متمولان در روزگار فعلی برای سکونت و ساختوساز محسوب میشود. این فرآیند اجتماعی- شهری (socio-urbain) که پس از گذشت نیمقرن چندان دستخوش تغییر نشده، به گمان نگارنده برای این بنا منجر به احراز ارزشهایی از دیدگاه جامعهشناسی شهری میشود و با اندکی کلاننگری میتوان امتیازی بهمراتب بالاتر از ارزشهای تاریخی، زیباییشناسی و معمارانه برای آن قایل شد. بد نیست بگوییم این بیارزشی فرهنگی و هنری از دید برخی کارشناسان میراثفرهنگی و معماری، خود نشانه باارزشی در تاریخ هردوران است که اندیشه مردان نامی ایران را از هم میشناساند و به قیاس میکشد.
↑ برگرفته از روزنامه شرق، شماره ۲۱۸۴، چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۳