گفتوگو با آنتونیو ساجو، استاد معماری دانشگاه ساپینزای رم:
مسجدی که همانند مسجد سلجوقی طراحی شود، نمیتواند ایرانی امروز را در خود نگه دارد.
زهرا ابراهیمی
آنتونیو ساجو، معمار ایتالیایی که برای شرکت در سلسله کنفرانسهای علمی معماری، به ایران سفر کرده بود، معماری سردر دانشگاه تهران را بسیار موفقتر از سردر دانشگاه سانپینزای رم دانست و آن را در معماری معاصر ایران بسیار موفق ارزیابی کرد. ساجو مدیر گروه دکترای معماری دانشگاه ساپینزای رم است که بسیاری از پژوهشهای معماری وی در شهرهای ایتالیا اجرایی شدهاند. او موفقیت معماری امروز دنیا را در گرو اهمیتدادن به محیطزیست میداند و معتقد است ساختمانسازی در فضاهایی همچون ساحل دریا، به معنای مرگ معماری است.
نظر شما در مورد معماری شهر تهران چیست و چه پیشنهادی برای رسیدن به معماری پایدار در پایتخت دارید؟
تهران شهری است با معماری مدرن که تراکم معماری در آن بینهایت بالاست، بدانمعنا که شما نقاط تنفس بسیار کمی در شهر تهران دارید، یا بهتر است بگوییم ساختوساز در تهران راه تنفس را بسته است. تنها راهی که ایران میتواند برای نجات از این معضل معماری، از آن استفاده کند، آن است که به سمت زیرساختهای سبز Green Line حرکت کند. معماری «کمربند سبز» یک متد جدید معماری است که معماری بسیاری از کشورهای توسعهیافته به این سمت میرود. معماری Green Line یک نوع معماری پایدار است.
تعریف شما از معماری پایدار چیست؟
معماری پایدار دارای پنج اصل است. اصل اول آن است که تعاریفی که از فضا در معماری گذشته رایج بوده، مانند آنکه این فضا مدرسه است، دیگر در معماری جدید کاربرد ندارد؛ امروزه در معماری، یک فضای طراحیشده باید چندین عملکرد داشته باشد؛ تعریف مجتمع تجاری و مجتمع مسکونی دیگر منسوخ شده است. دومین اصل، پایدار بودن معماری با ایجاد فضاهای سبز در شهر است، و سومی، استفاده از تخصص IT در معماری است که میتواند در دنیای روبهتوسعه امروز، با ایجاد فضاهایی مناسب این نوآوریها همراه شود. اصل چهارم آن است که کیفیت حملونقل میتواند بسیاری از معضلات معماری در چنین شهرهایی، و در کنار آن، مشکلات زیستمحیطی را حل کند. و اصل آخر، نوآوری جدیدی است که اروپاییها «بحران جادویی در معماری» مینامند، بدینمعنا که سنتهای قدیمی در معماری تمام شده و نگرشهای جدیدی در معماری باید به ظهور برسد که مناسب خاستگاه آن معماری باشد. زیبایی امروز در Information Technology است، نه در تعاریفی همانند تقارن. امروزه قرینهسازی در معماری تبدیل شده است به یک پوسته که باید با ظرافت به آن نگریست.
آینده معماری ایران را چگونه تعریف میکنید؟
آینده معماری ایران در رسیدن به تکنولوژیهای روز معماری است. البته در حال حاضر، در شهرهای ایران، بهخصوص پایتخت، کمتر به این موضوعات پرداخته شده است، اما رسیدن به معماری پایدار باید در معماری ایران هدف قرار گیرد.
استفاده از دانش دیگر ملل در معماری و بومیکردن آن چگونه میسر میشود؟
در یک کلام باید گفت یک تجربه موفق میتواند در هر کشوری بومی شود. پیشرفت در مصالح معماری بسیار رشد داشته که هنوز نتوانسته است جایی در ایران داشته باشد. ما در تهران، ماشینهایی بینهایت پیشرفته، مانند پورشه میبینیم که بالاترین تکنولوژی ساخت ماشین را در دنیا دارند، اما در کنار آن، ماشینهایی داریم که تکنولوژی بینهایت قدیمی دارند و میتوان گفت مکانیکی هستند، مانند ماشینهایی که کاربراتور دارند و بیست سال است در کشورهای دیگر منسوخ شدهاند. این نداشتن تعادل در حفظ محیطزیست میتواند یکی از دلایل نرسیدن به معماری پایدار باشد. در معماری پایدار باید تمامی ارکان شهری به موازات همدیگر، در جهت پیشبرد اهداف معماری کمربند سبز رشد داشته باشند. زیرساختهایی که امروز در ایران، در حال انجام است، در دنیای روبهرشد معماری، مربوط به پنجاه سال پیش است. با این اوصاف، باید زیرساختهایی برای نسلهای جدید معماری در ایران ایجاد کرد. به عنوان مثال، مسجدی که در دوران سلجوقی ساخته شده، برای ایرانی دوران سلجوقی است؛ بنابراین مسجدی که همانند مسجد سلجوقی طراحی شود، نمیتواند ایرانی امروز را در خود نگه دارد، چرا که نیازهای انسان امروز با دوران سلجوقی بسیار متفاوت است.
دانش معماری ایتالیا چه کمکی به معماری ایران میتواند داشته باشد؟
امروز ما در دهکده جهانی زندگی میکنیم و تبادل اطلاعات و فرهنگ داریم. این موضوع بدانمعناست که استفاده از ایده و تکنولوژی امروز مربوط به یک کشور نمیشود، و اینگونه است که یک ایده باید جهانی باشد تا بتواند در مسیر رشد قرار گیرد وگرنه در جایی به آخر خود میرسد، همانند ایده شهرهای جدید که چندین سال است در شهرسازی با شکست روبهرو شده، ولی متاسفانه در ایران در حال انجام است، و مفهوم این کار آن است که ایرانیان از تجربه معماری دیگر کشورها استفاده نکرده و یا نادیده میگیرند و هزینههای بسیاری را در مسیر شکست معماری خرج میکنند.
سوال آخر من درباره پیشینه طاق و گنبد در ایران و ایتالیاست. نظر شما در این مورد چیست؟
با توجه به اینکه مطالعات من در حیطه تکنولوژی معماری بوده است، نمیتوانم در این زمینه پاسخگو باشم. در ایتالیا، گنبد پانتئون قدیمیترین گنبد است که مربوط به ۱۸۰۰ سال قبل است، ولی در ایران گنبدهایی بسیار کهنتر از گنبد پانتئون وجود دارد. گنبد پانتئون در مسیر خلقش نتوانسته بر گنبد سلطانیه پیشی بگیرد، ولی امروز به نظر میرسد هنر معماری در سرزمین ایران به چنان خواب غفلتی فرو رفته که این غفلت دامان ساحل دریای مازندران را نیز گرفته است، چرا که سازههای بلندی چشمانمان را از دیدن دریا دورتر میکنند. امروز، ساخت آپارتمانهای بیهویت به نابودی معماری در این سرزمین دامن میزند و نگاه ایرانیان را از هنر معماری دورتر میکند، و این خود پیامآور مرگ معماری در این سرزمین است.
↑ برگرفته از روزنامه ایران (شماره ۵۶۷۸، ۴ تیر ۱۳۹۳)