خانه رویاها
مهرداد مجیدیپور
موقعیت: نوشهر، ایران
تاریخ: ۱۳۹۹
مساحت: ۱۶۵ مترمربع
وضعیت: ساختهشده
کارفرما: حمیده قدیری
همکار طراحی: سبا بدخشیان
سازه: انوش محمودی
تاسیسات مکانیکی: حمید پورغلام
تاسیسات الکتریکی: مهدی قزوینی
عکس: استودیو دید
پسزمینه
چگونه میتوان با فعالسازی ظرفیتهای معماری در مقیاس یک دانه کوچک شهری، و پردازش حد و نوع عاملیت آن، اثر معماری را در رابطه با میدان بزرگتری از نیروها تعریف کرد، و نقشی پر رنگ، همچون بازیگری فعال در بستر، بر عهدهاش نهاد؟
اکستریم لانگشات
افزایش تراکم ساخت و تغییر رابطه توده و خالی، متاثر از عوامل درهمتنیده اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، در سالهای گذشته، بافت اجتماعی و کالبدی خطه شمال را دستخوش تغییرات اساسی کرده است.
لانگشات
بستر پروژه بخشی از زمینهای وسیع کشاورزی بوده که در پروسه تغییر کاربری، به پلاکهایی کوچک و منظم تقسیم شده است. دیر یا زود، قسمت بیشتر هریک از این پلاکها توسط تودهای ساختمانی اشغال خواهد شد، و به باقیمانده بیقواره آنها حیاط خواهند گفت. مجموعه این ترکیب نامتوازن و ساکنین مختلف آن، تحت عنوان ویلا، بافت کالبدی و اجتماعی آینده محدوده پروژه را بازتعریف خواهند کرد.
مدیومشات
سایت پروژه، قطعه زمینی شرقیـغربی با ابعاد حدودی ۱۲ در ۲۲ متر و مساحت ۲۶۶ مترمربع است که از سمت غرب، متصل به یک راه عبوری ۱۲ متری است که به عنوان تنها راه دسترسی زمین به شمار میآید. برنامه پروژه را نیز ساخت فضایی برای زندگی یک خانواده سهنفره (مادر و دو فرزند) شکل میدهد که در چگونگی تحقق آن، از طرف کارفرما، بر سه نکته تاکید شد:
ـ برنامهریزی برای کاهش هزینه ساخت
ـ یک فضای پذیرایی برای دورهمیهای خانوادگی، و سه فضای خواب و استراحت خصوصی
ـ حیاطی تا حد امکان «دلباز»، در ارتباط نزدیک و صمیمی با فضای داخلی
کلوزآپ
در جستجوی راهحلی ارزان برای دستیابی به حداکثر فضا در کمترین سطح اشغال ممکن، و در واکنشی انتقادی در برابر شهوت ساخت، اولویت طراحی به فضای خالی داده شد. در بررسیهای بعدی نیز موضوعی که نظرمان را جلب کرد، شباهت دیاگرام ساده، اقتصادی و تعمیمپذیر خانه دومینو و دیاگرام خانههای بومی شمال ایران بود. در حالت سادهشده، هر دو متشکل از اسلبهای افقی هستند که توسط تعداد اندکی از ستونهای لاغر نگه داشته، و از طریق پلکانی ساده به هم مرتبط میشوند؛ اما در معماری خانههای شمال، پلکان همیشه در معرض دید، و در ایوان خانه قرار میگیرد، و در نتیجه، فضای مفید داخلی را کاهش نمیدهد. با آگاهی از این شباهت و تفاوت، تصمیم گرفته شد بر خلاف امر رایج، با لغزاندن پلکان از هسته مرکزی فضا به سمت نما، و سپس خارجکردن آن از فضای داخلی، علاوه بر تبدیل پلکان به یک عنصر بصری شاخص، فضای داخلی نیز برای انواع سازماندهی فضایی آزاد شود. این فرآیند را میتوان تلاش برای «آزادسازی دوباره پلان»، با نگاهی به دیاگرام معماری خانههای شمال ایران نامید.
در امتداد استراتژی فوق، با قراردادن سیرکولاسیون ارتباطی مجاور پله و مسیر دسترسی فضاهای داخلی طبقه اول در جداره ساختمان و در پس نمایی با پنجرههای قدی، شخصیت یک فضای نیمهباز در مجاور پلهای عریان و شاخص، به بیننده و کاربر القا میشود، همانند فضای نیمهبازی که همیشه پلکان خانههای شمال را در بر میگرفته است. همچنین در نتیجه این استراتژی، توانستیم عرض بنا را کاهش دهیم تا علاوه بر حیاطی در جلوی ساختمان، حیاطی هم در پشت آن ایجاد کنیم، و سپس با قراردادن پنجرههای قدی در دو طرف طبقه همکف، توانستیم فضای داخلی را با حیاطهای جلویی و پشتی یکسره کنیم تا به زعم کارفرما، حیاطی «دلباز» باشد. به موجب این کیفیت، در زمانهای مناسب، با کنارزدن پردهها و یا گشودن پنجرهها، و الحاق فضای پذیرایی همکف به حیاطهای جلویی و پشتی، عملکرد آن بهصورت نرم، به یک آلاچیق در میان حیاط تغییر خواهد کرد. در انتها نیز با قراردادن سقفی با شیب یکطرفه بر فراز جرم معماری، سعی شد علاوه بر ایجاد پوششی ارزان، به رابطه آشنای سقف و خانه اشاره شود، و سقف با داشتن جلوآمدگی، سایهبان و نقابی برای نما باشد.
مدیوم کلوزآپ
ـ با توجه به موقعیت قرارگیری راهپله و نیز پنجرههای وسیع آن، رفتن از یک طبقه به طبقه دیگر، همچون سفری کوتاه، با تجربههای متفاوتی از درون و بیرون خواهد بود، و شخص علیرغم حضور در فضای داخلی، ناگزیر است گردشی کوتاه در حیاط داشته باشد.
ـ فضای زیر پلکان داخلی، در واقع، یک فضای مسقف در فضای بیرونی است که روی ورودی ساختمان را نیز میپوشاند.
ـ آزادشدن فضا کمک کرد تا با تعبیه یک وید، علاوه بر ایجاد پیوستگی فضایی در ارتفاع، بر کیفیت آن نیز افروده شود.
ـ فضای انباری داخل حیاط برای داشتن کمترین اشغال فضا، بهصورت کمدهایی روی دیوار، با قفسهبندیهای مختلف و دربهایی ریلی در نظر گرفته شد، و امتداد سقف آن نیز پوششی شد برای درب ورودی پارکینگ و پیاده.
اکستریم کلوزآپ
از آنجا که تمام نتایج فوق از طریق جابهجایی پله حادث شد، در رندرینگ نهایی فضا و جدارهها، تصمیم گرفتیم رد و مسیر حرکت پله از داخل به سمت بیرون را با چوبهایی به رنگ ماهاگونی، کاملا پررنگ و شاخص نمایش دهیم، همچون برشی از یک پیتزا که از محل خود برداشته میشود، اما هنوز بهواسطه پنیرهای کشآمده، به دیگر تکهها متصل است!
House of Dreams
Mehrdad Majidipour
Location: Nowshahr, Iran
Date: 2020
Area: 165 sqm
Status: Completed
Client: Hamideh Ghadiri
Design Associate: Saba Badakhshian
Structure Consultant: Anoosh Mahmoudi
Mechanical Consultant: Hamid Pourgholam
Electrical Consultant: Mehdi Ghazvini
Photo: Deed Studio
عجب معماری آفرین خیلی خوشم اومد..