طراحی فروشگاه چگونه میتواند ارتباط مستقیمی با خود محصول، یعنی عینک، داشته باشد؟ بهگونهای که در یک همپیوندی میان محصول (عینک به عنوان یک ابژه) و معماری، در جهت کشف و شهود فضایی و ایجاد حس تعلق برای مخاطب فضا، و همچنین پاسخگویی به عملکرد و نیازهای پروژه، بستری همزمان برای یکدیگر شکل دهند.
مسئله مورد بررسی ما در رابطه با عینک، مفهوم جور دیگر دیدن است؛ یعنی ایجاد مرزی برای دید جدید که بازتابی از حقیقتی است که خود ابژه را تعریف میکند. بنابراین استراتژی ما برای طراحی فروشگاه، بر بستر عینک و در قالب مفاهیمی چون مرز، بازتاب و کانونیت شکل گرفت. در همین راستا، این سوال مطرح شد که چگونه میتوان یک مرز قطعی مانند ویترینهای مرسوم را به فضایی فعال و دارای شخصیت که بر بستر خود عینک استوار است، تبدیل کرد تا با ایجاد ارتباطی موثر بین بیرون و درون کل فروشگاه به مثابه یک ویترین عمل کند.