آپارتمان مسکونی آوانداد
حسن سلطانپور
موقعیت: تهران، ایران
تاریخ: ۱۳۹۳
وضعیت: طرح پیشنهادی مسابقه / رتبه دوم
کارفرما: شرکت آوانداد
در هر یک از فضاهای ارائهشده، ابتدا ساختار موضوع از نقطهنظر ارائه راهکارهایی برای خلق فضای معماری مطلوب، بررسی شده است و عناصری همچون سنگ آوانداد (که موضوع طرح، استفاده از محصولات این شرکت بوده)، در درجه اول و دیگر عناصر، در درجه دوم، سعی در حل و یا پاسخگویی راهحل مسئله را خواهند داشت و همچنین، به دلیل منفکبودن پلانها از یکدیگر و مشخصنبودن ارتباط ساختاری میان فضاها، به کیفیت هر فضا به صورت مجزا و در سه بخش، بر اساس محتوای موضوع پرداخته شده است.
لابی (Entrance Lobby)
ذهن انسان از یک تصویر ثابت، یک خاطره را در درون خود ثبت و ضبط میکند و اگر این تصویر قابلیت آن را داشته باشد که تصویرها و سکانسهای مختلفی را همچون بخشی از یک فیلم، در مقابل چشمان مخاطب قرار دهد، میتوان انتظار آن را داشت که بیننده لحظههای بیشتری از صحنه بازدیدشده را در ذهن خود به خاطر بسپارد. فضای لابی به عنوان نخستین فضای درونی ساختمان، نقش مهمی میتواند در شکلگیری این ذهنیت در مخاطب داشته باشد.
در فضای لابی، ساختاری طراحی شده است که اثراتی نامعین و قابل تغییر در هر لحظه از زمان، در محیط ایجاد کند. همانطور که میدانیم، سنگ Onice Fantastico از محصولات آوانداد، قابلیت عبور نور را از خود داراست، در نتیجه، از این عنصر برای نقشآفرینی در محیط استفاده میکنیم. میدانیم که عبور نور از عنصری مانند سنگ، یک پتانسیل به حساب میآید، ولی مسئلهای که در اینجا به دنبال آن هستیم، چگونگی استفاده از این پتانسیل در ایجاد تفسیر متفاوت از فضاست؛ در واقع، به جای استفاده از سنگی نورانی، از خواص آن در فضا بهره برده و نگاه مخاطب را از خواص سنگ (به عنوان معلول)، به خود سنگ که علت تولید آن است، جلب کنیم. وقتی به سنگی نورانی خیره میشویم، دو مسئله همزمان را رویت میکنیم: کالبد سنگ و منبع نور (علت)، و اثر نور و رنگ در فضا (معلول). مسئله ما بر هم زدن این همزمانی است، به گونهای که مخاطب با رویت اولیه معلول که در اینجا اثرات نور عبوری از سنگ بر فضا است، درکی شهودی از حضور علت در محیط داشته باشد.
نخستین لحظه حضور در فضا، لحظهای است که میتواند ذهن مخاطب را برای پذیرش موضوعی خاص آماده کند. با ورود به فضا، مخاطب با دالانی بیپایان از حفرههای نورانی روبرو میشود (سوال اول: حفرههای از نور چه هستند؟)؛ با ایجاد یک شکاف در آکس ورودی تا مسیر راهپله و قرارگیری دو صفحه منعکسکننده در ابتدا و انتهای مسیر، دالانی طولانی از شکافهای نورانی ایجاد شده است. مخاطب پس از ورود به فضا و روبروشدن با حفرههای نورانی، رنگ و نورهایی را بر جداره حفرهها و یا انسان حاضر در فضای لابی میبیند (سوال: نورهای رنگی متحرک در فضا چه هستند؟). او سپس، با ورود به درون فضای حفرهها و چرخش در فضا، با سنگهای رنگی که نور را از زیر آب به فضای بالا منعکس میکنند، مواجه میشود؛ این سنگها به گونهای در کنار هم قرار گرفتهاند که در هنگام ورود به فضا، لایههایی از سنگ Bianco Lasa Vena Oro که یک سنگ سفیدرنگ از محصولات آوانداد است، دیده میشود و بیننده پس از حضور در فضا و جستجو در سوی دیگر، با لایههای سنگی از Onice Fantastico که قابلیت عبور نور را از خود دارد، مواجه میشود. در نتیجه، بیننده در هنگام ورود، فقط سطح سفیدرنگ سنگها را در زیر سطح آب که روی آن با شیشهای پوشیده شده است، میبیند و در ذهن خود، دلیلی برای حضور نورها و رنگهای موجود بر جدارهها نمییابد. همچنین، حرکت نور و رنگ حاصل از سطح آبی که روی سنگها در حرکت است، میتواند خوانشهای مختلف از فضا را در لحظه لحظه زمان تغییر دهد.
نشیمن (Living Room)
همانطور که میدانیم، یکی از خواص سنگ، خاصیت Book Match شدن آن است؛ در نگاه ارگانیک به طبیعت، تقارن در عناصر طبیعی را شاید بتوان مسئلهای کماتفاق دانست که اگر بخواهیم آن را با عناصر مصنوعی ساخت بشر قیاس کنیم، نوعی تقارن است که در حالت قرارگیری شیء در مقابل آینه به دست میآید. همانطور که در دیاگرامها آمده است، در بخشی از فضا، از Book Match که از ساختار طبیعی شیء حاصل میشود، استفاده شده و در پنل سمت راست، از آینه برای ایجاد نوعی Book Match مجازی که در دیاگرامها، Mirror Match مینامیم، بهره گرفته شده است. قرار گیری دو حالت Book Match و Mirror Match در حالاتی خاص در کنار هم، میتواند باعث ایجاد خطای دید و اختلال در تفسیر اولیه عمق اثر در بیننده شود:
تکرار < عنصر طبیعی << Book Match
عمقنمایی < عنصر مصنوعی << Mirror Match
لمس عناصر طبیعی مانند سنگ، احساس انسان را در برخورد با یک عنصر طبیعی تقویت میکند، ولی موضوع حضور در یک فضا، مانند حضور درون یک حفره خاک و یا حضور در یک حفره سنگی، با ارتباط انسان از طریق حواس پنجگانه متفاوت است. در نتیجه، به دنبال یک ساختار فضایی مناسب بودیم که بتواند فضا را برای لمس و احساس یک فضای ارگانیک که مناسب برای زندگی انسان باشد، ایجاد کند و در واقع، برای نمایش یک کیفیت، بستر آن فراهم شود. در اینجا، خانهای را در نظر میگیریم که از حفرکردن فضاهای مورد نیازمان از یک حجم غالب حاصل میشود. حال، با کندن و ایجاد فضای منفی، محیط را برای زندگی آماده میکنیم. میتوان گفت با ایجاد فضای منفی در یک حجم غالب از متریال سنگ (رنگ مشکی)، احساس زندگی درون یک فضا را به حداکثر میرسانیم.
حمام (Bathroom)
در ارائه مسئله، سه حمام با ابعاد مختلف طرح شده است که دو مورد آن (حمام خانواده و حمام میهمان)، ابعاد کوچکتری را نسبت به حمام والدین شامل میشوند. همچنین قرارگیری درب ورودی در دو حمام کوچکتر در وسط ضلع طولی فضا، نسبت به حمام والدین که درب آن در ضلع کوچکتر آن قرار دارد، باعث کوچکتر به نظر آمدن فضا از نگاه مخاطب خواهد شد.
حمام خانواده (Family Bathroom)
برای وسیعتر و دلبازتر جلوهدادن محیط، ساختار کالبدی طرح را برای یک فضای دو برابر برنامهریزی میکنیم، در نتیجه، اگر حمام خانواده را که دارای ابعاد ۳/۱۰ در ۲/۱۰ است، در نظر بگیریم، میتوانیم ساختار کالبدی طرح را برای فضایی به ابعاد ۳/۱۰ در ۴/۲۰ جانمایی کنیم. برای رسیدن به این ساختار، جدارهها و سقف کاذب طرح، به صورت مرکزی و در ابعاد ۳/۱۰ در ۴/۲۰ در نظر گرفته شده و فضای قرارگیری دوش نیز در مرکز آن دیده شده است.
برای اینکه توسط عمقنمایی، با استفاده از خواص سنگ که در بالا ذکر شده است، وسعت فضا را از لحاظ روانی افزایش دهیم. جدارههای فضا را با سنگ Silver Fusion کنار هم قرار داده و سه عدد از مدولهای حاصل را در دو جداره قرار میدهیم. اگر این حجم فضایی ترسیمشده به صورت مرکزی و متقارن را از وسط نصف کرده و به جای نیمه دیگر، از یک صفحه منعکسکننده (آینه) استفاده کنیم، در نتیجه، در جدارههای فضا، یک پلاک Book Match شده و یک پلاک نیمه را خواهیم داشت که پلاک نیمه از طریق انعکاس آینه تکمیل شده است (Mirror Match). در نتیجه، چشم به طور ناخودآگاه، دچار این سوءتفاهم خواهد شد که آنچه در آینه تکرار شده، احتمالا با تقارن دیوار همجوار خود، از یک سنخ است. در نتیجه، ذهن در تشخیص عمق فضا دچار تردید میشود (خیال). همچنین، فضاهایی مانند سقف کاذب و نورپردازیها به گونهای طراحی شدهاند که در اجرای فضا، نیمی از آنها ساخته شوند تا از طریق انعکاس آینه، فرم خود را تکمیل کنند.
حمام میهمان (Guest Bathroom)
ساختار برخورد با حمام میهمان، همانند ساختار حمام خانواده و در راستای عمقنمایی برای فضا بوده و دو موضوع دیگر نیز با توجه به محتوای فضا، برای کاربر میهمان در نظر گرفته شده و در طرح گنجانده شده است: جانمایی یک سرویس توالت و روشویی برای استفاده مجزا توسط کاربر میهمان، و استفاده از موضوع تعلیق در فضا برای ثبت خاطرهای متفاوت در ذهن میهمان. در نتیجه، اضافهکردن دو حاشیه منعکسکننده در حاشیههای کف، باعث انعکاس جدارهها بر روی زمین و جداشدن کف فضا از بنا میشود. این مسئله (تعلیق)، در طراحی جزئیاتی مانند روشویی نیز لحاظ شده است؛ جانمایی روشویی درون یک باکس معلق در هنگام ورود به فضا، در ایجاد ذهنیت مناسب در حافظه مهمان کمک خواهد کرد.
حمام والدین (Master Bathroom)
به طور عرف، حمام مکانی است برای استفاده یک شخص که صرفا برای شستشو و استحمام استفاده میشود، در حالی که حمام والدین میتواند علاوه بر موضوع استحمام، فضایی برای گذراندن دقایقی بیشتر برای خانم و آقا و بالاخص یک زوج جوان باشد. موضوعی که در این بخش به دنبال آن بودیم، ایجاد فضای متمرکز و غالب است که تمام حواس مخاطب را به سوی مرکز فضا و حوضچه آب هدایت میکند (ایجاد فضایی برای گپ دو نفره).
Avandad Residential Apartment
Hasan Soltanpour
Location: Tehran, Iran
Date: 2015
Status: Competition Proposal / 2nd Place
Client: Avandad Co.
….گرافیک کارعالیه
ایده های جالبی در طراحی به کار گرفته شده ولی با این وجود در بعضی موارد با اصل
موضوع “اپارتمان “مسکونی بیگانه به نظر میرسه نه به این دلیل که چشممون به فضاهای روتین عادت کرده بلکه از حیث برقراری ارتباط با جنس فضا
به خصوص در طراحی لابی در نگاه اول به نظرمرتبط با یه فضای تجاری میرسه تا مسکونی و دقیق تر که میشویم حس یک فضای فرهنگی مثل کتابخانه یا گالری هنری و موزه درش قویتره تا مسکونی
در بخشی که توضیح داده شده :”نمایش صفحه ای اینه ای در ابتدا و انتهای ورودی که احساس حضور در دالانی طولانی را به بیننده القا کند ” .به نظر خیلی
منطقی نمیرسه که مسیر دسترسی به اسانسور وطبقات را بخواهیم طولانی جلوه بدیم
نگاه متفاوت طراح برای طراحی فضاهای حمامها هم جالب بود . اما با توجه به ابعاد فضاها واینکه هیچ نورگیری در اون فضاها وجود نداره استفاده از رنگ سیاه در ان ابعاد و حجم سیاه سنگی معلق در سقف حسی که به مخاطب فضا میده شاید در واقعیت فاصله زیادی با حس بصری که ازتصاویر گرافیکی مربوطه میگیریم داشته باشه