مسابقات معماری سامان مییابد؟
به بهانه مصوبه شورای عالی شهرسازی
علی اعطا
اینکه در تقویم رسمی کشور، روزی مختص اصنافی که نقش و جایگاهی ویژه در جامعه دارند، ثبت شده باشد، بهلحاظ نمادین موضوعی دارای اهمیت است. معمولا شاهد هستیم در چنین ایامی، به یاری رسانههای گروهی، نقشها و کارکردهای آن صنف خاص، مشکلات و آسیبها و مسائلی از این دست، مورد توجه افکار عمومی قرار میگیرد و به یک معنا، فرصتی جهت بازخوانی فعالیتهای آن حوزه پدیدار میشود.
حوزه معماری، تاکنون از داشتن روزی ثبتشده در تقویم رسمی، بیبهره بوده است؛ اگرچه «سوم اردیبهشت» روز پیشنهادشده بهعنوان روز معمار، یا همان روز بزرگداشت شیخ بهایی، در سالهای اخیر در محافل معماری مقبول واقع شده و اقداماتی در عرصه عمومی در حوالی این تاریخ را موجب شده است.
امسال، در حوالی روز پیشنهادی معمار، رویدادی قابلتوجه در حوزه معماری و شهرسازی کشور اتفاق افتاد که گمان میکنم اتفاق مبارک و خبر خوشایندی برای جامعه حرفهای باشد. روز دوشنبه 31 فروردین، در جلسه شورایعالی شهرسازیومعماری «دستورالعمل اجرایی تشکیل دبیرخانه دائمی مسابقات معماری و شهرسازی» به تصویب این شورا (بهعنوان بالاترین مرجع قانونگذاری در این حوزه تخصصی) رسید.
بهجرأت میتوان گفت موضوع مسابقات، در سالهای اخیر یکی از چالشها و دغدغههای جدی جامعه معماری و شهرسازی بوده است. در بسیاری از کشورها قاعده بر این است که مسابقات معماری و شهرسازی، بهمثابه فرصتی به منظور ارتقای کیفیت بناها و فضاهای زیستی تلقی میشود. این موضوع بهخصوص در رابطه با بناهای عمومی در مقیاس شهری اهمیتی خاص پیدا میکند. مسابقات معماری، عرصهای است که در آن با توجه به شورواشتیاق همیشگی معماران نسبت به مقوله خلاقیت، آثاری ماندگار تولید شده و مددرسان غنای فرهنگی و در نتیجه هویتبخشی به محیطزیست میشود. در کشور ما، میتوان نمونههای موفقی از این دست را مثال زد. برج آزادی نمونهای روشن از چنین رویدادی است.
در سالهای اخیر، متأسفانه به دلیل نبود نظارتی جدی بر روند مسابقات معماری، روندهایی معیوب و ناکارآمد و بعضا غیرحرفهای و غیراخلاقی، این حوزه را با آسیبهای جدی مواجه کرده است. گاه این مسابقات عامل تضییع حقوق شهروندی از طریق تطهیر تخلفات گسترده شهرسازی بوده و روندهایی غیرقانونی در ساختوساز را ظاهری موجه بخشیده است؛ گاه حقوق مادی و معنوی شرکتکنندگان در مسابقات معماری در سایه نبود قوانین مکفی و نظارتهای قانونی نادیده گرفته شده و گاه ابهامات جدی در عملکرد برگزارکنندگان مسابقات و هیأتداوران، نارضایتیهای جدیای در میان جامعه حرفهای معماری و شهرسازی پدید آورده است و در نتیجه مسائلی از این دست، فرصتهای ساختن خلاقانه محیط زندگی توسط اهالی این حرفه از بین رفته است. تردیدی نیست که نتیجه این سوءعملکردها، بهشکلی نامحسوس و غیرمستقیم، فضاهای شهری و معماری ما را از امکان ارتقای کیفی و خلاقانه محروم میکند.
اوایل دهه ۸۰، با پیشنهاد فرهنگستان هنر، شورایعالی انقلاب فرهنگی «آییننامه جامع برگزاری مسابقات طراحی معماری و شهرسازی» را در پانصدوسیزدهمین جلسه خود در تاریخ۲۰/۱۲/۸۱ به تصویب رساند. آییننامه مصوب شورایعالی انقلاب فرهنگی، ضمن تعریف چارچوبهای برگزاری مسابقات معماری و تعیین ضوابط برگزاری آن، شکلگیری «دبیرخانه دائمی مسابقات معماری و شهرسازی» را بهمنظور رسیدگی به امور مسابقات معماری و شهرسازی و نظارت بر آنها و بهعنوان مرجع ثابت همه مسابقات معماری و شهرسازی کشور پیشبینی کرده است. براساس این آییننامه، لازم است دبیرخانه دائمی، توسط وزارت مسکن و شهرسازی (و منطقا، درحالحاضر توسط وزارت راهوشهرسازی) و با هزینه این وزارتخانه تشکیل شود. متأسفانه در سالهای اخیر، به دلایلی که در جای خود قابل بررسی است، موضوع تشکیل دبیرخانه مغفول مانده بود و در نتیجه، نظارت بر چگونگی انجام مسابقات معماری از پشتوانه اجرایی شایستهای برخوردار نبود. خوشبختانه در جلسه اخیر شورایعالی معماری و شهرسازی در تاریخ ۳۱/۱/۹۴ «دستورالعمل اجرایی تشکیل دبیرخانه دائمی مسابقات معماری و شهرسازی» به تصویب رسید تا این دبیرخانه، مصادف با روز معمار – یا بهعبارتی روز بزرگداشت شیخ بهایی- فعالیت رسمی خود را آغاز کند. براساس این مصوبه، ضمن تدقیق روند اجرایی شکلگیری دبیرخانه دائمی مصوب شورایعالی انقلاب فرهنگی، روند قانونی برگزاری مسابقات را بهروشنی شرح داده و مشکلات و اختلافات احتمالی را برعهده هیأت حلاختلاف، میگذارد.
گمان میکنم، نکتهای که در این میان نباید مغفول بماند، ضرورت نقد دستورالعمل تشکیل دبیرخانه و همچنین مصوبه «آییننامه جامع برگزاری مسابقات معماری و شهرسازی» توسط جامعه تخصصی حوزه معماری و شهرسازی است.
طبیعتا نمیتوان انتظار داشت عرصه عریضوطویل مسابقات معماری، با آن تنوع ذاتی و جامعه هدف گسترده، در کوتاهمدت توسط این قوانین سامان یابد. مهم گام اول است. اینگونه فعالیتها، ماهیتی تجربی دارد. باید عمل کرد و آزمود. باید به نقد نشست. اینکه پس از گذشت بیش از یک دهه از ابلاغ آییننامه جامع برگزاری مسابقات توسط شورایعالی انقلاب فرهنگی، حالا دستورالعمل اجرایی آن توسط شورایعالی شهرسازی و معماری به تصویب رسیده است، نشانه ارادهای جدی در جهت ساماندادن به این عرصه بیسامان است و باید از آن استقبال کرد. گمان میکنم توجه به این دستورالعمل از سوی دستاندرکاران برگزاری مسابقات، مطالبه اجرای آن از دستاندرکاران مسابقات توسط جامعه تخصصی و نقد و بررسی جدی آن توسط فعالان این حوزه، میتواند فرایند قانونمندسازی مسابقات را تسهیل کند.
↑ برگرفته از روزنامه شرق، شماره ۲۲۸۷، سهشنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۴