خوشبینی معماری
نگاهی انتقادی به یک سادهسازی
علی دارابزاد
هومن طالبی، معمار ایرانی، در اظهارنظری مختصر، اما قابل تامل در کتاب «در برابر ایدئولوژی [یک نقشه فرار برای معماری]»۱ میگوید: «ما معمارها باید ذاتا خوشبین باشیم و خوشبینی مسئلهای نهفته در ماست. زمانی که یک معمار خوشبینیاش را از دست میدهد، میشود پیرانزی یا لبیوس وودز، و نمیتواند پروژههایش را بسازد. ما مجبوریم به ساختن و مثبت فکرکردن، و وقتی مثبت فکر نکنیم، نمیتوانیم بسازیم.» این جمله که به صورت کوتاهتر در صفحه اینستاگرام معمار ایرانی منتشر شده است، در لایه نخست خود نوعی دعوت به پافشاری و امید در فرایند طراحی و تحقق معماری است، اما در سطحی عمیقتر، با نگاهی تئوریک، چنین اظهارنظری حامل دو پیشفرض بنیادین و مسئلهساز است: نخست، تقلیل نساختن به ناکامی یا ضعف؛ دوم، برابر دانستن بدبینی با انفعال یا بیثمری. این یادداشت با بازبینی مفهومی و تاریخی این دو فرض، تلاش میکند تا نسبت میان خوشبینی، بدبینی، و عمل معمارانه را با نگاهی انتقادی بازخوانی کند.