Thoughts about Villa Architecture / Arash Basirat

تاملاتی درباره معماری ویلا
در حاشیه داوری دومین دوره جایزه شایستگی معمار ایرانی (۱۳۹۸)

آرش بصیرت

© usourceservices.com

ـ ویلا فرم نیست، یک برنامه انتقادی است. ویلا فرم نیست، سبک زندگی است، ویلا فرم نیست، یک منطق دیسیپلینی است. ویلا فرم نیست، امکان بسط گفتمانی است. ویلا یک نهاد است.

ـ ویلا به لحاظ شکلی غیر قابل تکثیر است، اما می‌تواند در منطق دیاگرامی‌اش، امکان‌هایی برای چفت و بسط‌های تازه با الحاقیه‌های آتی را نهادینه ساخته باشد.

ـ در کشورهایی که سرکوب به یک نهاد فرهنگی و اجتماعی بدل شده است، طراحی ویلا با تمرکز بر سبک زندگی و زیست آلترناتیو، می‌تواند پاسخی انتقادی باشد به وضعیت.

ـ ویلا مثل یک سوپراتومبیل است؛ الزاما لازم نیست کار کند، چرا که یک ماشین فرابهینه‌سازی‌شده دیسیپلینی است، ماشینی که قرار است در قلمرو معماری به بسط گفتمانی بیانجامد.

ـ ویلا می‌تواند هوشمندانه پاسخی انتقادی باشد به نوکیسه‌گرایی و تجمل‌گرایی رانتی، مخصوصا در کشورهایی که انباشت سرمایه مازاد برای لایه‌های نزدیک به مناسبات قدرت، امکان‌های وسیعی برای ریخت‌و پاش‌های عجیب مالی فراهم می‌آورد؛ ویلا آیرونیک است.

ـ ویلا می‌تواند پاسخی باشد به پنهان‌ترین و زیرین‌ترین تمایلات عاطفی، روانی و جنسی کاربر، آن هم در شرایطی که این تمایلات در حوزه عمومی امکانی برای بروز ندارند.

ـ ویلا امکانی است برای راه‌رفتن، نه نشستن، و البته امکانی است برای لم‌دادن. ویلا در برخورد با بدن انسان، می‌تواند فاصله معناداری با زیست درون‌شهری تن انسان داشته باشد.

ـ ویلا تلاشی است برای به حداقل رساندن ابعادی تمامی عرصه‌های درونی، به نفع رفتن به تهی پیرامونی (منظر بیرونی). ویلا یک ماشین منظر حداکثری و یک ماشین زیست درونی حداقلی است.

Leave A Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *