نگاهی به معماری پساکرونا
فرشاد فرهی
اپیزود نخست: شروعی تازه
من
به پایان جهان اهمیتی نمیدهم؛
دنیا بارها برای من تمام شده،
و صبح، دوباره از نو شروع شده است.
اوشو
اکنون ما در قرن بیستویکم زندگی میکنیم، قرنی که در حال تبیین معیارها، ارزشها و قانونمندیهای نظام متعلق به دوران خود است. به نظر میرسد ما در پایان هژمونی بنیادها و سیستم تفکر قرنبیستمی قرار داریم؛ نظامهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی اندیشههای قرن گذشته به نوعی زیر سوال رفته است، و گویی با جهانی تازه و ناآشنا روبهرویمان کردهاند، و شروعی تازه. این تازگی اگرچه در ابعاد فراوانی ناشناخته و هراسانگیز مینماید، ولی همزمان، ظهور جهان و نظم نوینی متعلق به قرن حاضر را که پیشرو، ترقیخواه و امیدبخش است، پیغام میدهد.
در گذشته، بعضی از نظریهپردازان، تاریخ را به دو دوره قبل و بعد از مدرن تقسیم میکردند که در عمل هم آن را تجربه کردیم و دیدیم که چگونه تحولات اساسی در فلسفه، هنر و معماری، در سه تا چهار دهه آغازین قرن بیستم، اساس و بنیان هنر، معماری و شهرسازی مدرن را پایهگذاری کرد و در جریان نوعی آزمایشگری قرار داد که حتی تا به امروز دوام داشته است. ما شاهد بودیم که معماری مدرن چگونه با بهرهگیری از تکنولوژی و متریالهای نوظهور و جدید ساختمان، مانند صفحات شیشه، فولاد و بتن مسلح، و با تکیه بر تئوری پنج اصل معماری مدرن، توانست به آزادی در پلان و نما دست یابد، و با تکیه بر پیشرفتهای دانش نوین ایستایی ساختمان، بنا را از قید توده ساختمانی و سیستم استراکچر باربر قدیمی رها کند، و با سادگی در فرم، به طرح و آبستراکشن معماری مدرن متعلق به دوران خود دست پیدا کند که این دستاوردها اساس تمامی تحولات بعدی معماری و شهرسازی قرن بیستم قرار گرفته و همچنان تا به امروز ادامه داشته است. با مروری کوتاه بر معماری شهری معمول و متداول امروز جهان، میبینیم که معماری مدرن و سبک بینالملل، و مشخصا شیوه ساخت معماری مدرن، همچنان متداول و مورد استفاده است، و نظریهپردازیها و پیشرفتهای تکنولوژی ساختمان در چند دهه گذشته، به جز استفاده در آثار شاخص و نمادین معماران بزرگ و معماریهای تجربی، هنوز جایی را در عرصه ساخت معماری متداول و معمول امروز جهان به خود اختصاص ندادهاند.
حال، نظریهپردازان و اندیشمندان، جهان را به دو دوره قبل و بعد از کرونا تقسیم میکنند. ما در دوران بعد از کرونا و جهان تازهای به سر میبریم که با ایجاد تحول و تغییر در تمام الگوهای زیستی گذشته، جهان پیش از خود را از جهان آینده جدا کرده، و مقدمه روشنگرانه و قابل تعمقی از تحولات و تغییرات بنیادین را پیش رویمان قرار داده است. از طرفی، اکنون ما در دوران انتقال و عبور از قرن بیستم به قرن حاضر قرار گرفتهایم. اگرچه این دوران انتقالی در دهههای پایانی قرن بیستم، با پیدایش تکنولوژی دیجیتال و اساسا ظهور فضای سایبرنتیک خودنمایی کرد، ولی شتاب و فراگیری عمومی آن در دو دهه گذشته را میتوان شروع تاثیرگذاری عملی آن بر زندگی فردی و جمعیمان دانست. همچنین اگرچه در حالت عادی هم این تحول تاریخی، امری جبری مینمود، ولی پاندمی ویروس کرونا باعث شتاب در گذار این تحول تاریخی، و عاملی شد تا زمان این تحول را که نیاز به وقت بیشتری داشت، کوتاه کند.
بحران کرونا نه تنها در زمینه اقتصادی اثرگذار بود، بلکه تاثیرات عمیقی در حوزههای سیاسی و فرهنگی، و نیز زندگی ما پدید آورد. با آنکه ما قبلا در جریان گسترش فضای سایبرنتیک و فنآوری دیجیتال و اینترنت، این تاثیرگذاری را به نوع دیگری تجربه کرده بودیم، ولی سرعت شیوع کرونا شرایط تازهای را پدید آورد و ما را به انسان پرسشگری تبدیل کرد. این دیدگاه پرسشگرانه، ما را با پرسشهای بسیاری راجع به آینده روبهرو کرده است که در این نوشتار سعی میشود به پرسش اصلی که معماری پساکرونا چگونه خواهد بود و چه تغییراتی را به وجود خواهد آورد، پاسخی در حد بضاعت یک مقاله داده شود.
اپیزود دوم: فاصله اجتماعی
رعایت فاصله اجتماعی که با تمام غیرمعمول و ناآشنا بودنش، به رفتار روزمره ما تبدیل شده است، در عمق خود گویای مسائل پیچیدهای از گفتمان معماری پساکروناست، موضوعی که استانداردها و نورمهای معماری را تحت تاثیر قرار میدهد، و کمیت و مقیاس پروژههای معماری از کوچک تا بسیار بزرگ۱ را به چالش میکشد. از آنجا که جهان، امروز متاثر از تبعات بحران اقتصادی ناشی از پاندمی ویروس کروناست، و اساسا فرایند تولید معماری، وابسته به ظرفیت و توان اقتصادی، و حجم سرمایه است، به نظر میرسد در آینده، مقیاس و کمیت طرحهای معماری نسبت به گذشته، توجه بیشتری به توجیه بالاتر اقتصادی و تراز مثبتتر هزینه ـ منفعت خواهد داشت. به عنوان مثال، فرودگاه جدید پکن، طرح زاها حدید، با ظرفیت یکصد میلیون مسافر در سال، و حجم عظیمی از فعالیتهای تجاری ـ خدماتی و مسافرتی که آن را به یکی از بزرگترین فرودگاههای جهان تبدیل کرده است، با شرایط اقتصادی امروز جهان و عوارض ناشی از آن، فاقد یک توجیه اقتصادی قابل دفاع شده است، و در معنایی وسیعتر، این سوال را مطرح میکند که آیا پروژههای بزرگمقیاس میتوانند از این پس دارای توجیه اقتصادی لازم برای حضور دوباره باشند؟ آیا در این شرایط، مسابقه بیربط، احمقانه و بلندپروازانه برای کسب افتخار ساخت مثلا بزرگترین اثر معماری در خاورمیانه و یا عظیمترین پروژه در جهان، خاتمه نخواهد یافت؟
به نظر من، آینده جهان به دلیل بهرهگیری از فنآوریهای دنیای سایبرنتیک، و بهینهسازی اقتصادی طرح، به سمت انسانیتر شدن و کاهش کمیت فیزیکی معماری گرایش پیدا خواهد کرد. البته در این زمینه، مقیاس کارخانجات تولیدی بسیار بزرگ که امروزه بیشتر در چین پیدا میشوند، با چالش تازهای روبرو خواهد بود، به نحوی که این کارخانهها برای حفظ کمیت و میزان تولید کلان محصولاتشان، در عین رعایت فاصلهگذاری اجتماعی، تقریبا نیاز به دو برابر سطح زیربنای فعلیشان خواهند داشت تا بتوانند تولید قبلی خود را حفظ کنند، و از سویی دیگر، چنانچه بخواهند با رعایت فاصلهگذاری اجتماعی، زیربنای موجود کارخانه را حفظ کنند، در اینصورت میتوانند با نیمی از کارگران به تولید ادامه دهند که در هر دو حالت، آنها با تراز منفی هزینه ـ منفعت روبرو خواهند شد که بیانگر شرایط مطلوب اقتصادی نیست. این موضوع در مورد کلیه فعالیتهای تولیدی، صنعتی، خدماتی و تجاری صدق میکند که عملا بیانگر پارادوکس تازهای در امر تولید و سرمایهگذاری با مدلهای اقتصادی موجود است. به بیان دیگر، این شرایط تازه، اشکال جدیدی از مدلهای اقتصادی۲ تازه و خلاق را میطلبد که بتوانند تغییرات ساختاری و ظهور زمینههای تازه فعالیتهای آینده را پاسخگو باشند. به عنوان مثال، میتوان به برخی از این شرایط تازه اشاره کرد:
ـ در یک دهه گذشته، برندهای مشهور صنعت مد رونق سابق خود را از دست داده، و این امر به تعطیلی دپارتماناستورهای بزرگ۳ و بروز مشکلات مالی برای معتبرترین دپارتماناستورها، مانند نیمن مارکوس۴ و ساکس خیابان پنجم۵، و نهایتا استقبال کمتر مردم از مراکز بزرگ تجاری۶ منجر شده که بیانگر پایان زندگی بازارهای قرنبیستمی و ظهور پدیدههای تازه تجارت الکترونیکی۷ و بازارهای آنلاین۸، مانند آمازون۹ و والمارت۱۰ و … است. آنچه که در این میان اتفاق افتاده است و ادامه نیز خواهد یافت، از بین رفتن دپارتماناستورها یا همان فروشگاههای با مقیاس میانه، و در نتیجه، رشد بازارهای اینترنتی و آنلاین بزرگ، مانند آمازون و …، و گسترش خردهفروشیهای آنلاین در مقیاس کوچک است که خود را بر بستر فنآوری اطلاعات، به ابزارهای هوشمند تجهیز کرده، و با خلاقیت فردی در عرضه کالا به عنوان مهمترین عامل بقا و دوامشان، توانستهاند نقش فعالی در این جابهجایی و جایگزینی ایفا کنند.
ـ سینما به عنوان بااهمیتترین مرکز تفریحی ـ فرهنگی دوران گذشته، سالهاست که رونق و جذابیت سابق خود را از دست داده و به طور ملموسی با کاهش بیننده مواجه شده است. سینماهای با سالن بزرگ، رفتهرفته به مجموعههای سینمایی با سالنهای کوچک متعدد تبدیل شدند که آنها هم امروزه از رمق افتادهاند، و در این دوران پس از کرونا، سینمای خانگی رشد یافته و جانشین آنها شده است، به گونهای که شرکتهای نتفیلیکس۱۱، آمازون پرایم۱۲ و سایر سایتهای سینمای خانگی که امکان تماشای آنلاین فیلم را فراهم کردهاند، زوال سینما به عنوان مهمترین فضای فرهنگی ـ تفریحی گذشته را سرعت بخشیدهاند.
ـ دورکاری یا همان کار کردن از خانه، در اکثر نقاط جهان، امروزه کاربرد اساسی پیدا کرده است، و حتی در آمریکای شمالی، اکثر ادارات دولتی به آن روی آورده و از قضا به راندمان بیشتری هم دست یافتهاند.
ـ برگزاری آنلاین کلاسهای درس در تمام ردههای تحصیلی آموزش عمومی، از طریق سایت زوم۱۳ و سایتهای دیگری که از هر نقطه دنیا قابل دسترسی هستند، آزادی بیشتری را برای شاگرد و معلم فراهم کرده است.
ـ خدمات پزشکی به صورت مجازی و از راه دور۱۴، از طریق ارتباط آنلاین پزشک و بیمار، و عمدتا از خانه انجام میگیرد.
مجموعه این تحولات از دو زاویه قابل تعمق است: اول اینکه مردم آزادی بیشتری در ارتباط با کار، آموزش و … پیدا میکنند و موبایلیزیشن آنها افزایش مییابد، یعنی از هر کجا میتوانند کار کنند، درس بخوانند و …، دوم اینکه این امر به کاهش سفرهای روزانه، صرفهجویی در وقت، و بهرهوری پایدار و بهینه از منابع طبیعی، و شرایط مطلوبتر محیطزیست میانجامد که در نتیجه، بازگشت به شرایط قبل را بسیار غیرمحتمل مینماید. با حصول این آزادی فردی، طبعا نوع جدیدی از آزادیهای اجتماعی شکل خواهد گرفت که از منظر معماری، به معنای ظهور فضاهای جمعی تازهای منطبق با این شرایط است که معماری میبایست به آن پاسخ دهد.
با این نمونهها و شواهد ملموس و واقعی از تحولات و تغییرات ساختاری که عملا به وقوع پیوسته است، میتوان حدس زد که چه تحول عظیمی در راه است و معماری با چه حجم وسیعی از تغییرات باید مواجهه کند. مجموعه این تحولات، مباحث بسیار تازهای را در معماری و فضا مطرح میکند، از جمله با ظهور فضای سایبرنتیک و خدمات آنلاین، بخش وسیعی از سطوح زیربنای ساختمانهای موجود و اجزا عملکردی یک بنا بلااستفاده و حذف میشوند، و استانداردها و مقیاس کمی در معماری تغییر پیدا میکند. در واقع، سبک زندگی و الگوی مصرف تازه، سازمان فضایی و ساختارهای فیزیکی معماری را متحول خواهد کرد و ضرورت نگاهی جدید و گفتمان متفاوتی از فضای معماری در آینده را پیش رویمان قرار خواهد داد.
اپیزود سوم: واقعیت مجازی
گسترش فضای سایبر و اینترنت که به شریان حیاتی جهان پستمدرن تبدیل شد، و پاندمی ویروس کرونا که به مشخصه قرن حاضر مبدل شده است، دارای شباهتهای بسیاری هستند؛ هر دو محصول گفتمان جهانیشدن و دهکده جهانی، و همزمانی آثار سازنده و مخرب آن هستند، هر دو با تاخیر زمانی، تحول شگرفی بر متن و زمینه فعالیتهای فردی و اجتماعی ما گذاشته و ما را با دو جهان موازی «واقعیت» و «مجاز» روبرو کردهاند، و هر دو منظرههای متفاوتی از قبل را تصویر کردهاند که تا پیش از این غیر قابل تصور بود: راهرفتن و مکالمه تلفنی با موبایل در خیابان یا هر مکان دیگر، شهروندی شبکههای اجتماعی مجازی و پرسهزنی در سرزمین مجازی سایتهایی مانند فیسبوک۱۵ و دوستی و ارتباط با بیش از دو میلیارد شهروند این سرزمین مجازی، و اساسا جستوجوی تصویرهای ذهنیمان در فضای خیالی، از یکسو، و از سویی دیگر، منظر شهرهای خالی، کافههای خالی و بسته، مراکز تفریحی ـ فرهنگی و تجاری خالی، خانهنشینی و انزوای اجباری و … .
همه این شباهتها به نظر من، چهره «واقعیت مجازی» دنیای امروز ما و پیامآور شروع دنیای نوینی هستند، دنیایی که در آن، فضای سایبرنتیک و هوشمند، و فضای فیزیکی دائما در حال جابهجایی هستند و ارتباط داده ـ ستاندهای آنان نوعی فضای بینابینی پدید میآورد که همزمان هم واقعی و هم مجازی است. این فضای بینابینی جدید، ما را از طریق فضای سایبرنتیک و مانیتورهای کامپیوتر، به جهان گسترده بیرون وصل میکند و بهطور همزمان، با خانهنشینی و انزوا در آن، ما را به دروننگری و بازنگری ارزشهای فردی و اجتماعیمان باز میخواند، یعنی واقعیت مجازی برون و درون اتفاق میافتد و وحدتی به وجود میآید. به نظر من، این اتفاق سادهای نیست، اتفاقی است که بنیان اندیشه و تفکر انسان آینده را سازمان میدهد.
با توجه به کاهش توان مالی و کوچکشدن سبد خانوار، منتج از تاثیرات مخرب کرونا بر اقتصاد جهان، مردم کمتر به سفر میروند، کمتر برای تفریح و سرگرمی و خریدهای غیرضروری و تفننی هزینه خواهند کرد و توجه بیشتری به تامین مایحتاج پایهای و ضروری زندگی خواهند داشت. به عبارت دیگر، مردم کمتر بیرون میروند و خانهنشینی به فصل تازهای از شرایط زندگیشان تبدیل میشود. این به معنای تغییر اساسی و غیرقابل بازگشت به حالت سابق است، و واقعیت آن است که حتی در شرایط آغاز به کار و فعالیت جوامع، بازگشت به روال عادی گذشته تقریبا غیرممکن به نظر میرسد. البته این بحث در محدوده یک یا دو سال نیست و مربوط به تغییرات در بلندمدت است.
تمام این موارد شاهدی است بر آنکه اولین هسته فضای زیستی ما، یعنی خانه نیز تغییر ماهوی پیدا میکند و به دلیل حضور فضای سایبرنتیک و اینترنت، بیشترین سهم را در ارتباط ما با بیرون خواهد داشت. اجزا مجرد و ترکیبی، و عملکردی یک خانه کاربردهای تازهای پیدا میکنند و خانه مکانی میشود که کار، تجارت، تفریح و سرگرمی، و خلاصه، انواع فعالیتهایی که با فضای سایبر و اینترنت سروکار دارند، در آن اتفاق میافتند. در واقع، ماهیت خانههای امروزی تغییر پیدا میکند و به خانههای هوشمند تبدیل میشوند. خانه مکان امنتری نسبت به فضای عمومی پرجمعیت میشود و بینیازی از بیرونرفتن شدت میگیرد. شهروندی و پرسهزنی در شبکههای اجتماعی مجازی، جای فضاهای بسته عمومی را میگیرد و فضای مجازی و سایبر ارج و قرب پیدا میکنند، و تفوق فضاهای فردی بر فضاهای جمعی، و نیز برتری فضای مجازی بر فضای فیزیکی اتفاق میافتد؛ گویی هر خانه به یک مرکز دیجیتالی تبدیل میشود. مجموعه این اتفاقات، شکل جدیدی از فضاهای باز عمومی، مانند پارکها را افزایش میدهد، بازگشت به طبیعت آغاز میشود، هوای تازه میآید، رفتوآمد و ترافیک کاهش مییابد، انرژیها ذخیره میشوند، و نهایتا محیطزیست سالمتری برای نسلهای آینده باقی میماند.
اپیزود چهارم: فضا، سرعت و معماری
انقلاب دیجیتال و فنآوری نوین فضای سایبرنتیک در اواخر قرن بیستم به وقوع پیوست، ولی ظرف سه دهه گذشته، رشد سریع تکنولوژی دیجیتال و اینترنت، اعجابانگیز و غیر قابل تصور بوده است. سرعت تبادل اطلاعات، سرعت فیبرهای نوری، سرعت اینترنت پنججی۱۶ و ظهور کامپیوتر کوانتومی، هوش مصنوعی و آنچه که در آینده میآید، مبحث تازهای از سرعت را برایمان تصویر میکند؛ گویی فضا دیگر متعلق به زمان نیست، و واقعیت زمان با سرعت تعریف میشود و سرعت، واحد اندازهگیری زمان خواهد شد. این امر که با وجود پیشرفتهای تکنولوژی و فنآوریهای نوین امکانپذیر شده است، به طرز استثنایی، قرن حاضر را از قرنهای پیش مستثنی میکند و به صورتی منحصربهفرد، جزو شاخصهای قرن حاضر میشود.
اگر زیربنا و ساختار سرعت انتقال فضای سایبرنتیک وجود نمیداشت، قطعا امکان واکنش سریع تغییرات ناشی از پاندمی کرونا امکانپذیر نمیشد؛ سرعت موجود فضای سایبر بود که این توانایی را به بشر داد که سرعت بیسابقه شیوع ویروس کرونا را در سطح جهان مدیریت کند، و سرعت انتقال اطلاعات، راههای برخورد با این ویروس را به نوعی در سراسر جهان وحدت داد که این موضوع در پیشگیری و حفظ جان انسانهای زیادی تاثیرگذار بود، ضمن آنکه توانست برای مشکلات پیشآمده که در قبل به آنها اشاره شد، راهحلهای سریعی پیدا کند و در بوته آزمایشگری و عمل قرار دهد.
شاید امروز که سرعت غیر قابل تصور جزو لاینفک زندگیمان شده است، سرفصل کتاب ارزشمند و مرجع زیگفرید گیدئون۱۷ میبایست بازتعریف شود. با توجه به شواهد و زمینههای تاریخی، به نظر میرسد که ما در قرن بیستویکم، شاهد تازههایی در دانش ایستایی ساختمان و تکنولوژی ساخت خواهیم بود که بتواند پاسخگوی سرعت در معماری آینده باشد و عصر حاضر را از قرن گذشته جدا، و تکنولوژی پیشرفته و قابل دسترس را برای ساخت معماری همگانی فراهم کند. البته چشماندازی امیددهنده، ولو اندک در این زمینه، مانند ساخت سریع یک بیمارستان در ووهان چین، در مدت یک هفته، ورود سرعت ساخت را نوید میدهد و اگرچه این سرعت ساخت، بیشتر تکنولوژیکی است، ولی از نظر امکان کشف تازهها و خلاقیت معماری نیز قابل تعمق است.
از آنجا که سرعت پیشرفت فنآوری در زمینه معماری آینده، چندان قابل پیشبینی نیست و ما به درستی نمیدانیم که اجزا و عناصر مجرد و ترکیبی، و کاربریهای معماری آینده چگونه خواهند بود، از اینرو، با تکیه بر دانش امروزمان، فکر میکنم معماری در این دوره انتقالی میبایست به استفاده از الگوهایی روی آورد که منعطف، چندبعدی و چندمنظوره، و با توان و قابلیت تغییر در چیدمان فضا و اجزا طرحهای آینده باشند و بتوانند نسبت به تغییرات غیر قابل پیشبینی، سرعت عمل، و توان و قابلیت تغییر سازمان فضایی داشته باشد و استفاده از این الگوها را جانشین الگوهای متداول تکبعدی و تکعملکردی با کاربری ثابت در معماری فانکشنالیستی قرن گذشته کنند تا معماری آینده بتواند متن و قالب زمان خود را در جریان آزمایشگری و زمان پیدا کند.
با توجه به اینکه امروزه شاهدیم که اسباببازی بچهها، آیفون، آیپد و انواع بازیهای کامپیوتری است، و در تجربه شخصیمان میبینیم که کودکان چگونه حتی در جمع، دنیای مجازی خود را میجویند، در آن غرق میشوند، عالم خیال فردی و مجازی خود را میسازند و طبعا به آن خو میگیرند و جزو وجودشان میشود، میتوان پیشبینی کرد که دنیای آینده که متعلق به آنان است، عالمی است خیالی که به نوعی با عالم خیال گذشتگانمان که غایتشان تصویر بهشت بود، شاید همخوانی پیدا کند، و بهشت زیباتری از آنچه نصیب نسل ما شد، داشته باشند. امیدوارم نسلهای آینده بتوانند معنای سازندهتر و نویدبخشتری از جهانیشدن را نسبت به نسل ما در چنته داشته باشند.
یادداشت آخر
این بررسی کوتاه از معماری پساکرونا، با بهرهگیری از تجربیات و یافتههای تاریخی گذشته، و بهویژه، سیر تحولات چهار دهه آغازین قرن بیستم که به شکلگیری نظام ارزشی و معیارهای این قرن انجامید، و شبیهسازی آن با شرایط امروز و چشماندازهای دو تا سه دهه پیش روی قرن حاضر، و با شناخت تفاوتها و تشابهات بنیادین دو قرن بیستم و بیستویکم انجام گرفته است. لازم به یادآوری است که نگاه این بررسی به تحولات و تغییرات آینده، در مقیاس جهانی است و مقیاس منطقهای و سرزمینی که نیاز به بررسی مستقلتری دارد، خارج از بحث این نوشتار قرار میگیرد.
1. Rem Koolhaas’s S,M,L,XL
2. Business Models
3. Department Stores
4. Neiman Marcus
5. Saks Fifth Avenue
6. Malls
7. E-Commerce
8. Online Marketplaces
9. Amazon
10. Walmart
11. Netflix
12. Amazon Prime
13. Zoom
14. Tele-Medicine
15. Facebook
16. 5G
17. Sigfried Giedion