معماری، مرز و ابتذال
درآمدی بر گونهشناسی معماری معاصر ایران
پویان روحی
کلمان گرینبرگ مقاله معروف خود «آوانگارد و کیچ»، (۱۹۳۹) را به این شکل آغاز میکند: «یک تمدن در یک زمان، آثار متفاوتی همچون شعری از تیاسالیوت و آهنگی از تین پن الی، یا نقاشیای از ژرژ براک و تصویر روی جلد مجله «عصر شنبه» را تولید میکند. تمام این آثار، جزئی از فرهنگ و محصول یک جامعه هستند». او درادامه شرایطی را توصیف میکند که در آن، جامعه رو به زوال است و درنتیجه، وضعیت بیتحرکی ایجاد میشود که در آن، درونمایههای یکسان به شکلی مکانیکی در آثار هنری مورد استفاده قرار میگیرند. در این وضعیت زوال اما، نشانههای امید هم دیده میشود. بعضی از افراد جامعه، این مرحله پایانی فرهنگ را نمیپذیرند. آنها در جستوجو برای فرارفتن از این شرایط، چیزی را تولید میکنند که جامعه بورژوای غربی تابهحال آن را نشنیده بوده است: آوانگارد.



