مسجد و میدان (پلازا) گلشهر کرج
معمار: دفتر طراحی معماری نگرش بنیادین (محسن کاظمیانفرد)
موقعیت: کرج، ایران
تاریخ: 1397
مساحت: 4500 مترمربع
وضعیت: طرح پیشنهادی مسابقه / رتبه نخست
کارفرما: بنیاد حاجیترخانی
همکاران طراحی: پریما جهانگرد، مونا رضوی، نازنین شریف
مشاور سازه: حامد نوری
مشاور تاسیسات: حامد دلاوری
انیمیشن: صدرا شاهرودی
ماکت: حسین غفاری
نفوذپذیری اجتماعی
آنچه مسجد را در طول تاریخ، بیش از یک نیایشگاه کرده است، ذات اجتماعی مسجد و نگاهی است که از درون آغاز میشود و به گستره شهر و تاریخ، در زمان و مکان امتداد مییابد. مسجد را میتوان یک نهاد مؤثر اجتماعی دانست که درون خالصی دارد؛ نوری که تنها از درون به آسمان نمیرود، بلکه میشود چراغی بر سر هر معبری، تا تاریکیها را روشن سازد. مساجد از زمان بنیان اولینشان توسط پیامبر، تا به امروز، همیشه نگاهشان به بیرون بوده است و دیوارشان به روی هیچ سمتی صلب و سنگین نبوده است، ارتباطی که نه تنها با شهر و کالبد آن، بلکه با متن زندگی روزمره انسانهای یک جامعه بوده و در طول زمان، به واسطه شهرسازیهای جدید، نوع نگاه و شیوه زندگی امروزی، راه دیگری در پیش گرفته و مساجد را از یک عضو پیوسته بافت شهری که بیواسطه با زندگی روزمره آدمها در ارتباط بود، منفک کرده است. این پروژه تلاشی است برای حفظ توأمان شان و مقام معنوی این فضا با پیوستگی و درهمآمیختگی دوباره آن با شهر و زندگی روزمره مردم؛ مسجدی که شکل میگیرد تا مولد بافت اطراف خود باشد و اندامی باشد حیاتی از کالبد یک بافت شهری پویا.
خوانش
مساجد در طول زمان، همواره ترکیبی بدیع از فرم و کارکرد بودهاند، چونان که فرم آنها همیشه کارکرد نشانهای و معنایی داشته است؛ وجهی آشنا، متمایز و کارا و قابل خوانش در سطح شهر. در این طرح، مسیرها به گونهای سامان یافتهاند که خود ارتباطی باشند خوانا و مؤثر میان فضاهای شهری و بنای مسجد. ریتم شکلیافته حاصل از گذر مسیرها از میان مسجد، فرمی خواهد ساخت که خوانشی است تاریخی از فضاهای مذهبی در حافظه جمعی جامعه ایرانی، بازخوانی جدیدی است از مساجد کهن، فضاهای تجربهشده و تداعیگر خاطره؛ فرمی تعمیمپذیر، تکرارشده، آشنا و بدیع که یادآور حریم و حرمت مسجد به عنوان یک فضای اجتماعی فرهنگی و مذهبی است، فرمی که در عین خوانایی، چونان مساجد تاریخی، نه یک فرم که یک سلسله تجربه میشود در طول فضا. برای خوانایی بیشتر این مکان مذهبی، سقف مسجد در قسمت ورودی شبستانها، به تدریج بالا آمده است تا نه تنها باعث تقویت حس مذهبی بودن ساختمان از بیرون شود، بلکه مردمی را که به قصد خواندن نماز، به سوی مسجد حرکت میکنند، به طرف شبستانها بخواند.
انعطافپذیری
«مردمواری» و «تکیه بر زندگی روزمره مردم» در یک مسجد، نیازمند انعطافپذیری آن نسبت به کارکردهایی است که در زمانهای مختلف، این بنا میتواند پاسخگوی مقاصد آنان باشد؛ این که گاهی معبری باشد برای عبور از نقطهای به نقطهای یا گاه مقصدی باشد برای حضور و خلوت، و گاهی دیگر اجتماعی را در خود جای دهد و حتی بیشتر، گاهی از درونش اجتماعی آغاز شود و آهسته آهسته، به بیرون از آن و به سوی بافت شهر سرریز کند. همین انعطافپذیری در زمانها و شرایط گوناگون است که میتواند مسجد را از تنها یک نیایشگاه تبدیل کند به یک نهاد اجتماعی مؤثر که مردم و شهر را در شرایط و زمانهای مختلف، بیواسطه به خود متصل میکند؛ گاه میشود خلوتگاهی برای یک عابد و گاه مکانی برای شکوه نمازی در روز عید فطر، و گاه شمهای میشود عطرآگین، برای آنکه مسیرمان را انتخاب کنیم. رابطه بیواسطه این مسجد با محیط شهری اطراف و عدم وجود اولویت و سلسلهمراتب تعریفشده در آن، منتج به شکلگیری فضایی منعطف خواهد شد که این ویژگی باعث میشود هرکدام از مردم بنا به نیاز خود، رابطهای با این بنا برقرار سازند.
الگوی پیوسته، الگوی مولد
مساجد همواره در طول تاریخ، یک کل منسجم اجتماعی و درهمآمیخته با شهر بودهاند؛ حائلی نبودهاند میان فضاها، بلکه خود ارتباطی بودهاند در بافتهای شهری که گاه مانند نقطه پرگار، نقاط مختلف شهر را به هم اتصال میدادهاند. در این پروژه هم، مسجد به کارکرد شهری ـ ارتباطی ذاتی خود بازگشته است و ارتباطی شده است میان شهر، پردیس دانشگاهی و فضاهای پیرامونش. تکثیر پیادهراههای شرقی غربی امتدادیافته در سایت، در محل مسجد گردشی میکند رو به قبله و مکثی میشود میان مسیرهای موازی.
میدان شهری
میدانگاه مقابل مسجد، فضایی است پویا، متوجه و محتَرِم به بزرگواری مسجد مقابلاش؛ نه جلوهگری میکند در مقابلاش و نه خود را منفعل و بیهویت داشته است، بلکه ملازم بزرگی مسجد است تا درک آن سادهتر شود؛ باغی است که نگیناش را مقابل گذاشته است و لذت حظ مسجد را نمیکاهد از بیرون؛ در درون خود، اما پرجنبوجوش و پرماجراست، برای آنکه مکانی باشد برای قراری و گذاری؛ با آنکه نیازهای کارکردی فضا را در خود جا داده است، فرصت را مهیا کرده است تا به یک تفرجگاه محترم در مقابل مسجد تبدیل شود، یک حال دلنشین در برابر فضایی آشنا. با در نظرگرفتن الگوی مولد، میدانگاه مقابل مسجد میتواند بخشی از پلازایی محوری باشد که پردیس ورزشی را به پردیس دانشگاهی متصل میکند و مسجد و میدانگاه مقابل آن، عضوی از این پلازای محوری باشند. نمونههایی از این نوع پلازا در شهرهای توریستی شکل گرفته است.
روایت گذرها
روایت گذرها در مساجد، تنها امتداد حرکت آدمی در طول یک مسیر نبوده است، بلکه ناگهان معنادارشدن و عمیقشدن حرکت است به سمتی؛ گاهی است برای تبدیلشدن حرکت آدمی به سلوک، سلوکی به سمت درون. از همینرو میشود که مسیرها در مسجد حلقهای میشوند برای پیوستگی با شهر و مردم، و در عین حال، روایتی هستند پرحادثه از حرکت آدمی از بیرون پرهیاهو به درون، و دوباره از درون به بیرون، مملو از شگفتی برای جداشدن از مادیات و دنیای خارج. مسیرهای مساجد همیشه هدف را نه رساندن انسان از فضایی به فضای دیگر میگذارند که تغییر حال را موجب میشوند و انسان را مطمئن و امن، از فضایی به فضای دیگر سرگشته میسازند؛ او را با غیرمنتظرهها روبرو میسازند تا انسان ناگاه خود را در مقابل خود و خدای خود دریابد. این پروژه نگاهی است امروزی به شأن گذر در رسیدن به مسجد، نگاهی «مردموار» برای رسیدن که در آن، اولویت و پس و پیشی وجود ندارد که از هر سمت رَوی، همان مسجد و خداست و تو همان مردمی. در این مسجد، شکافها مسیر را به فرد نشان میدهند، به درون میروند و او را میرسانند و سپس به بیرون هدایت میکنند، مسیرهایی که یکرنگ و یکجنس هستند و هرکدام داستانی و روایتی دارند برای رسیدن. روایت گذرهای این مسجد، روایت آدمهاست، یکجنس، یکدل و برابر در پیشگاه خدای خود، و هرکدام مفترق و یگانه، به داستانی و روایتی.
فضاهای عملکردی
در اطراف صحن مسجد، فضاهایی با عملکردها و تعاریف مشخص قرار گرفتهاند که ارتباط آنها با فضای مرکزی و شهری صحن مورد بررسی قرار گرفته است. اعتباربخشی به فضای صحن، مهمترین دلیل اتصال نزدیک شبستانها به این فضای مرکزی است. به این ترتیب، فضای قابل دسترس و بیواسطه صحن از فضای معنوی شبستانها بهره خواهد برد و همچنین قابلیت گسترشیافتن صفوف نماز در خود را به دست خواهد آورد. شبستان خانمها نیز بر روی شبستان آقایان، در ترازی بالاتر قرارگرفته است تا با وجود اتصال مستقیم به فضای شهری صحن، محرمیت خود را حفظ کرده باشد. سرویسهای بهداشتی به دور از شبستانها، در قسمت شمالی مسجد قرار گرفتهاند تا هم از بیرون و هم از درون مسجد قابل دسترس باشند. دیگر عملکرد تاثیرگذار بر بنای مسجد، بخش تجاری تعریفشده در طرح است که با ایده عدم تداخل با فضای مذهبی مسجد، در ترازی پایینتر، در گودالباغچه در نظر گرفته شده است. دسترسی به فضاهای جانبی بیرون، از فضای حیاط در نظر گرفته شده است تا فضای صحن و گوشههای شکلگرفته در اطراف آن، امنتر و آرامتر پذیرای مردم باشند.
Golshahr Mosque & Plaza
Architect: LP2 Architecture Studio (Mohsen Kazemianfard)
Location: Karaj, Iran
Date: 2018
Area: 4500 sqm
Status: Competition Proposal / 1st Place
Client: Hajitarkhani Foundation
Design Team: Parima Jahangard, Mona Razavi, Nazanin Sharif
Structure Consultant: Hamed Nouri
Mechanical Consultant: Hamed Delavari
Animation: Sadra Shahroodi
Model: Hossein Ghaffari