فروشگاه بینام
دفتر معماری آینه (علی دهقانی، علی سلطانی، عاطفه کرباسی)
موقعیت: نجفآباد، اصفهان، ایران
تاریخ: ۱۳۹۰
مساحت: ۷۹۴ مترمربع
وضعیت: ساختهشده
کارفرما: آقای جعفر حمیدی
جوایز: رتبه دوم گروه عمومی جایزه معمار ۱۳۹۱
تجربه طراحی فروشگاهی كه كاربری آن مشخص نباشد، تجربه خاصی بود. زمین آقای حمیدی، كارفرمای پروژه، با توجه به فرم كشیدهاش، نگاه خاصی میطلبید و این موضوع كه “كارفرما نمیدانست در این فضا میخواهد چه چیزی را و چگونه بفروشد”، كار را مشكلتر میكرد، اما این تمام ماجرا نبود. بافت آشفته و سردرگم پیرامون پروژه، محدودیت ارتفاعی و نیز محدودیتهای اقتصادی، از دیگر مواردی بود كه باید در نظر میگرفتیم.
ما زمین پروژه را از وسط، روی محور شمالی جنوبی بریدیم و به چهار نیمطبقه مجزا تقسیم كردیم و به علت محدودیتهای ارتفاعی، تصمیم گرفتیم بیشتر بنا را در زمین فرو ببریم. لایههای مختلف طبقات میبایست با سیالیت و روانی، هم به صورت كالبدی و هم بصری، مردم را ترغیب به حضور در خود میكرد. در عین حال، ارتباط سیال بین طبقات، به علت محدودیتهای اقتصادی، میبایست با پله بود كه پلههایی روان و كمشیب، برای این منظور در نظر گرفته شد.
ترغیب به حركت و حضور در طبقات مختلف و تا انتهای فروشگاه، یكی از اهداف مهم بود. این هدف، با ایجاد دید عمیق و گسترده از ورودی مجموعه به سمت همه طبقات، حضور خطوط رنگین در زمینه ساده و تكرنگ فروشگاه و امتداد دادن مسیر از قاب رنگین ورودی در شمال تا انتهای دیوار رنگین نورگیر در جنوب که ریزش نور را از بالا تا طبقات زیرین ایجاد کرده بود، تأمین شد. كارفرمای ما حتی مردد بود كه فروشگاه یكی باشد یا چند تا؛ ما با برش پروژه، این امكان را به وجود آوردیم كه همه فضا بتواند به چهار بخش مختلف فروش تقسیم شود و حتی با ایجاد پارتیشنهایی كنار مسیر عبور، امكان تعطیلی هر یك از این چهار لایه، در عین كار كردن بقیه لایهها وجود داشته باشد.
از مهمترین عواملی كه به ایده اولیه ما در نما شكل داده، قرارگیری در بافتی است كه به جز خانه تاریخی مقابل پروژه ما، بقیه بناهای ساخته شده در آن از نوع بساز بفروشی و بدون زبان مشخصی است كه روز به روز نمای معبر شهری را زشتتر میكنند. مهمتر آنكه، خانه روبرو متعلق به كارفرمای همین پروژه است؛ ضمن صحبتهای ما با او، قرار بر این شده كه خانه حفظ شود و بعد از مرمت و احیاء، رو در روی حجم مدرن، با فروشگاه گفتگو کند. نمای شفاف فروشگاه و انعكاس بدنه خانه بر روی آن، همچنین تصویری از خانه كه از داخل فروشگاه، از درون قابی مدرن و رنگی دیده میشود، بخشی از این گفتگوست كه میتواند در این معبرِ ملالآور آشفته، فضایی پرنشاط به شهر هدیه كند. اكنون آقای حمیدی فروشگاهی دارد كه با توجه به نوع طراحی آن، هر روز میتواند تصمیمهایی متفاوت و متنوع درباره آن بگیرد.
No Name Shop
Ayeneh Office (Ali Dehghani, Ali Soltani, Atefeh Karbasi)
Location: Najafabad, Isfahan, Iran
Date: 2012
Area: 794 sqm
Status: Completed
Client: Jafar Hamidi
Awards: 2nd Place of Memar Award 1391
The experience of designing a shop without a specific use was a special one. The elongated proportions of the land owned by the client demanded a particular approach not helped by the fact that he was not sure what to sell in this shop. To make matters worse, we were facing other issues such as a chaotic urban context as well as height and economic constraints.
We cut the land into two halves on the north-south axis and divided the space into four separate mezzanines. To respond to height limits, we decided to build mostly below the ground level. Physical and visual fluency of space was used to attract customers. As the tight budget limited means of vertical circulation to stairs, shallow stairways were designed in response.
To attract visitors to the deepest parts of the store, we both deepened and widened the interior views from the street level, using colorful strips over plain monochrome surfaces and extending the vibrant color of the entrance frame to the north down to the similarly vibrant southern light well. The client was not sure whether to use the whole building as a single store, so we provided him with the possibility of subdividing the space into four independent shops, each with their own means of access control.
Of utmost importance in our facade design was the location of the property in a mostly characterless, developer-built district bar; an historic house facing our project, and belonging to our client. Our discussions with the client persuaded him to maintain the historic house, renovate it, and let a dialogue happen between the old and the new building. This will include reflections of the old building on the glazed facade of the new, and an image of the old framed by the new. The client is now in a position to offer a vivid antidote to an otherwise boring, chaotic passageway, on top of the flexibility; he can enjoy in the ways he uses the shop.
Very good , tell me ,,,