چهار قطعه برای علیاکبر صارمی
علی اعطا
علی اعطا
نقدی بر یادداشت «از چاله درآمدیم و در چاه شدیم» به قلم خانم دکتر ترانه یلدا: یادداشتی تحت عنوان «از چاله درآمدیم و در چاه شدیم» به قلم خانم دکتر ترانه یلدا، پنجشنبه ۱۷ اردیبهشت، در صفحه اجتماعی «شرق» منتشر شده است که به نقد شکلگیری دبیرخانه دائمی مسابقات معماری و شهرسازی در بطن نظام دولتی، «بهعنوان خبری نگرانکننده» میپردازد. در اینکه خانم دکتر ترانه یلدا، بهعنوان کارشناسی برجسته، در جایگاه استادی نسبت به اینجانب قرار دارند، تردیدی ندارم، اما به نظرم رسید اشکالاتی که این استاد گرامی به این مصوبه و این اقدام وارد میداند، ناشی از یک تحلیل نادرست بوده، در نتیجه قابل نقد است. از سوی دیگر به گمانم طرح این بحث، از این منظر اهمیت مییابد که تصویب «دستورالعمل اجرائی تشکیل دبیرخانه دائمی مسابقات معماری و شهرسازی» توسط شورایعالی شهرسازی و معماری در اوایل سال جاری، انگیزه و موضوع مباحث بسیاری در این ایام بوده است.
ترانه یلدا
مدتی پیش به مناسبت روز معمار مراسمی در نوع خود بیسابقه، به دعوت آقای دکتر آخوندی، وزیر راهوشهرسازی و با حضور سه معاون وی، در خانه قدیمی وارطان- معمار معروف دهههای ۳۰ و ۴۰ – برگزار شد که در آن صد معمار فعال شهر تهران دعوت شده بودند تا برای اولینبار در مکانی اهدا شده برای گفتوگوی آینده معماران حضور به هم رسانند. دکتر سعید ایزدی، مدیرعامل شرکت عمران و بهسازی و بانی این پروژه، معتقد بود با احیای این فضا و ایجاد محیطی برای همافزایی، وضع معماری و شهرسازی مملکت هم بهتر میشود. اما صحبتهایی که در آنجا بیان شد مرا کمی ترساند. بهویژه آنکه دکتر حامد مظاهریان، معاون محترم وزیر در امور نظام مهندسی، خود مطلب را باز نکردند و گذاشتند این پیشنهادات جدید را معماران جوان مطرح و بازگو کنند؛ بنابراین، این حقیر لازم دیدم مته و خشخاش را یادآور شوم مبادا این بنا پایهاش کج گذاشته شود!
علی اعطا
اینکه در تقویم رسمی کشور، روزی مختص اصنافی که نقش و جایگاهی ویژه در جامعه دارند، ثبت شده باشد، بهلحاظ نمادین موضوعی دارای اهمیت است. معمولا شاهد هستیم در چنین ایامی، به یاری رسانههای گروهی، نقشها و کارکردهای آن صنف خاص، مشکلات و آسیبها و مسائلی از این دست، مورد توجه افکار عمومی قرار میگیرد و به یک معنا، فرصتی جهت بازخوانی فعالیتهای آن حوزه پدیدار میشود.
حوزه معماری، تاکنون از داشتن روزی ثبتشده در تقویم رسمی، بیبهره بوده است؛ اگرچه «سوم اردیبهشت» روز پیشنهادشده بهعنوان روز معمار، یا همان روز بزرگداشت شیخ بهایی، در سالهای اخیر در محافل معماری مقبول واقع شده و اقداماتی در عرصه عمومی در حوالی این تاریخ را موجب شده است.
رویدادهای معماری در سالی که گذشت / علی اعطا
سالنامه 94 روزنامه شرق، صفحه 185
داریوش شایگان
چه دردناك است از فقدان دوستی سخن گفتن كه صمیمانه دوستش میداشتی، فضایل انسانیاش را میستودی، و تمام اوقات خوش زندگیات عجین با حضور پرثمر او بود. دوستی كه همزاد تو بود و با اینكه طی شصتواندی سال با او محشور بودی، كوچكترین رفتار ناپسندی در او نیافتی.
محمدرضا مقتدر، ابتدا هنرمندی حساس، و معماری سرشار از ذوق هنری بود كه هنوز هم كه هنوز است ردّ و نشان هنرش در بناهایی در گوشهگوشه ایران هویداست، صاحبنظران این رشته حتماً درباره آثار ماندگارش قلمفرسایی خواهند كرد.
رامتین فرزاد
تهران، برخی از بهترین بناهای خود، بهویژه، در ناحیه مرکزی شهر را که هنوز دیدنیترین ناحیه شهر است، وامدار ایرانیان مسیحی است. در این ناحیه به غیر از میدان حسنآباد که با آن معماری دلپذیر، هنوز از شکیلترین میدانهای شهر است، چند عمارت زیبای دیگر نیز وجود دارد که عبارتند از: ساختمان پست، کاخ دادگستری، کاخ گلستان، بنای وزارت خارجه، بانک سپه، بانک ملی شعبه مرکز، باشگاه افسران، موزه ایران باستان، کاخمرمر، و شاید چندعمارت دیگر. همه این عمارتها به استثنای کاخگلستان (از کارهای دوره قاجاریه) و موزه ایرانباستان که طراح آن آندره گدار بوده است، کار ایرانیان مسیحی است. اگر این مجموعه را از وسط شهر تهران برداریم، چیزی جز کوچهپسکوچههای کمارزش باقی نخواهد ماند.
نقدی بر مسابقه المان حجمی ميدان انقلاب / صادق رشيدیفرد
روزنامه ابتکار، شماره 3041، شنبه 6 دی 1393، صفحه 16
ماندانا یزدانشناس
درباره عمارت عظیم ثابت پاسال با نیمقرن قدمت در منتهاالیه شمالی خیابان جردن قدیم، آنچه در هیاهوی اینروزهای رسانهها مبنی بر نگرانی از تخریب آن گم شد، ارزشی است که بنا در مقیاس کلان یکشهر میتواند داشته باشد. به عبارتی نقش شهری آن در سایه عظمت معمارانهاش نادیده گرفته شد؛ معماریای که هرچند عاری از نشانههای سبک و سیاق ایرانی است و بیاعتنا به آنچه امروز به نام هویت ایرانی بر سر زبانهاست، اما در نوع خود حایز ارزشهای ریزودرشتی است که تحسینبرانگیز است. در بررسی این نقش، لازم است به زمان ساخت بنا بازگردیم.